پايان نامه : صفات شخصيتي وعملكرد تحصيلي

۱۴ بازديد

صفات شخصيتي وعملكرد تحصيلي

 

تعاريف بسياري از شخصيت ارائه شده است كه مي‌توان به طور كلي آنها را به چهار دسته تقسيم كرد؛۱- تعاريفي كه روي فرديت و يگانگي افراد تأكيد مي‌كنند،، در اين تعاريف شخصيت شامل خصوصياتي است كه افراد را از يكديگر متمايز مي كند ۲-تعاريفي كه بر ساختارها و سازه‌‌هاي دروني و فرضي تأكيد مي‌ورزند، در اين گونه تعاريف، رفتار‌هاي آشكار، بخش كمي از تعريف را تشكيل مي‌دهد، در اين مفهوم شخصيت شامل انتزاع‌هايي است كه از رفتار‌هاي آشكار و مشاهدات رفتاري اخذ شده است ۳- تعاريفي كه روي تاريخچه ي زندگي و مراحل رشد تأكيد دارند، كه در اين ديدگاه، شخصيت حاصل رويداد‌هاي دروني و بيروني است. رويداد‌هاي دروني شامل آمادگي‌‌هاي ژنتيكي و بيولوژيكي است و رويداد‌هاي بيروني، تجربيات اجتماعي و رويداد‌هاي محيطي را در بر مي‌گيرد ۴- در نهايت در تعاريفي كه بر الگو‌هاي رفتار تأكيد دارند، فرض مي‌شود كه شخصيت به طور نسبي در طي زمان ثابت مانده است و تداوم پيدا مي‌كند. اين ثبات در الگو‌هاي رفتاري از مكاني به مكان ديگر و از زماني به زمان ديگر ثابت باقي مي‌ماند (آتش روز و همكاران ۱۳۸۷).

 

شخصيت را شايد بتوان اساسي‌ترين موضوع علم روانشناسي دانست زيرا محور اساسي بحث در زمينه‌هايي مانند يادگيري، انگيزه، ادراك، تفكر، عواطف و احساسات، هوش و مواردي از اين قبيل است. به عبارتي، موارد فوق الذكر اجزاي تشكيل دهنده شخصيت به حساب مي آيند (كريمي ۱۳۸۹).

 

توجه به تفاو ت‌هاي فردي بين انسان‌ها از ديرباز مورد توجه روان شناسان بوده است، به طوري كه اين امر با بررسي شكل ظاهري بدن (اندازه گيري قد، وزن و…..) شروع شد و با نسبت دادن ويژگي‌‌هاي شخصيتي به ويژگي‌‌هاي ظاهري (شكل ظاهر بدن) پيش رفت. سپس به حواس، از حواس به ادراك، از ادراك به شناخت، از شناخت به اجزاء و فرايند شناخت (توجه، ادراك، پردازش، حافظه و…) پرداخته شد و سرانجام سبك‌ها و ترجيحات يادگيري مورد توجه قرار گرفت (علي آبادي، ۱۳۸۲). از آنجايي كه انسا نها در ابعاد مختلف داراي تفاوت‌هايي هستند و اين تفاوت‌ها در توانايي ها، استعدادها، رغبت‌ها و سرانجام در شخصيت افراد نمود مي يابد، شناخت ويژگي‌‌هاي شخصيتي يادگيرندگان و هدايت آنها در انتخاب رشته تحصيلي مناسب، اين امكان را فراهم مي آورد تا آنها با شناخت و آگاهي، مسايل را با علايق و صلاحيت‌‌هاي خود تطبيق داده، و از نظر روحي و رواني محيط زندگي و زمينه‌‌هاي شغلي و تحصيلي خود را ايمن سازند و در آن محيط، توانايي‌ها و مهارت‌‌هاي خويش را به كار گيرند و استعداد‌‌هاي واقعي خود را به منصه ظهور برسانند. بنابراين، توجه به رغبت‌‌هاي مختلف تحصيلي و شغلي و ويژگي‌‌هاي شخصيتي افراد موجب هدايت آنها در زمينه‌‌هاي تحصيلي و شغلي مناسب و افزايش انگيزه و توانمندي آنها مي گردد (مرادي بانياراني، ۱۳۸۴).

 

 

اين ويژگي‌‌هاي شخصيتي[۱] در حقيقت به عنوان محركه‌‌هاي خلق و خو، براي دست‌يابي به هدف تلقي مي‌شوند. به اين معنا كه اين خصوصيات انسان را مستعد انجام رفتار‌هاي مختلف، در موقعيت‌‌هاي خاص، مي‌كند (پروين ۱۹۹۶؛ به نقل ازنصري ۱۳۹۱).

 

يكي ديگر از نظريه‌‌هاي شخصيت كه سعي در توجيه منش و خوي افراد با تمايلات و گرايش‌‌هاي آنان دارد، ديدگاه گرايشي[۲] است، اين ديدگاه معتقد است، گرايش ها، خصوصياتي هستند كه افراد با خود حفظ مي‌كنند، به خود آن‌ها تعلق دارند، و جزيي از آن‌ها هستند. سه رويكرد منشعب شده از ديدگاه گرايشي شامل، رويكرد تيپ و خصيصه (صفت) رويكرد نيازها و انگيزه ها، رويكرد زيست شناسي و خلق و خو مي‌باشد (كارو و شي ير[۳]؛ به نقل از پروين ۱۳۸۱).

 

هيلگارد شخصيت را «الگوهاي رفتار و شيوه‌هاي تفكر كه نحوه سازگاري شخص را با محيط تعيين مي‌كند» تعريف كرده است در حالي كه برخي ديگر «شخصيت» را به ويژگيهاي «پايدار فرد» نسبت داده و آن را بصورت «مجموعه ويژگيهايي كه با ثبات و پايداري داشتن مشخص هستند و باعث پيش بيني رفتار فرد مي‌شوند» تعريف مي‌كنند. شخصيت[۴] از ريشه لاتين Persona كه به معني «نقاب و ماسك» است گرفته شده است و اشاره به ماسك و نقابي دارد كه بازيگران يونان و روم قديم بر چهره مي‌گذاشتند و اين تعبير تلويحاً به اين موضوع اشاره دارد كه «شخصيت هر فرد ماسكي است كه او بر چهره خود مي‌زند تا وجه تمايز (تفاوت) او از ديگران باشد». شخصيت به همه خصلت‌ها و ويژگيهايي اطلاق مي‌شود كه معرف رفتار يك شخص است، از جمله مي‌توان اين خصلتها را شامل انديشه، احساسات، ادراك شخص از خود، وجهه نظرها، طرز فكر و بسياري عادات دانست. اصطلاح ويژگي شخصيتي به جنبه خاصي از كل شخصيت آدمي اطلاق مي‌شود.

 

كوشش دانشمندان براي توصيف و طبقه‌بندي منش آدمي را مي‌توان در يونان باستان رديابي كرد. در عهد باستان، تفاوت افراد را از نظر خلق و مزاج به غلبه يكي از مزاج‌هاي چهارگانه (خون، صفراي سياه، بلغم و صفراي زرد) نسبت مي‌دادند و بر اين اساس، افراد را به چهار سنخ يا تيپ شخصيتي: دموي ‌مزاج، سوداوي ‌مزاج (ماليخوليايي)، بلغمي‌ مزاج و صفراوي ‌مزاج طبقه‌بندي مي‌كردند. بدين ترتيب، ضمن اين‌كه افراد به سنخ‌هاي مختلف شخصيتي طبقه‌بندي مي‌شدند علت تفاوت‌هاي فردي نيز توجيه مي‌شد. اين نظريه تا قرن ۱۹ همچنان دوام يافت.

 

 

شخصيت مفهومي است كه تقريبا به اندازه مكاتب گوناگون در روانشناسي، تعاريف گوناگون درباره آن وجود دارد. رويكردهاي روانكاوي، پديدارشناختي، عاملي، يادگيري، پردازش اطلاعات و ديدگاه صفات از مهمترين مكاتبي هستند كه به مقوله شخصيت پرداخته اند. مسأله تعريف شخصيت يك مشكل عمده است، آلپورت[۵] (۱۹۳۷)، توانست حدود ۵۰ معنا را براي اين اصطلاح مطرح كند. در تعريف شخصيت، بايد چند نكته را در نظر گرفت. نخست، هر شخص يگانه و بي همتاست زيراهيچ دو فردي از نظر خلق، علائق رفتار و ديگر ويژگي‌‌هاي شخصيتي كاملا مشابه نيستند. دوم، افراد در همه موقعيت‌ها به شيوه يكسان رفتار نمي‌كنند. رفتار هر شخص ممكن است از موقعيتي به موقعيت ديگر متفاوت باشد. سوم، گر چه هر فرد يگانه و بي همتاست و رفتارش در همه موقعيت‌ها كاملاً يكسان نيست، در رفتار آدمي وجه اشتراك قابل ملاحظه اي وجود دارد. به عبارت ديگر هر چند در جزئيات رفتار آدمي تفاوت‌هايي ديده مي‌شود، بيشتر مردم الگو‌هاي رفتار نسبتا ثابت دارند (كارديوسي[۶] ۱۹۹۸).

 

نظري اجمالي به تعاريف شخصيت، نشان مي‌دهد كه تمام معاني شخصيت را نمي‌توان در يك نظريه خاص يافت. براي مثال كارل راجرز شخصيت را يك خويشتن سازمان يافته دايمي مي‌دانست كه محور تمام تجربه‌هاي وجودي است. يا گوردن آلپورت شخصيت را مجموعه عوامل دروني كه تمام فعاليت‌هاي فردي را جهت مي‌دهد تلقي كرده است. واتسن شخصيت را مجموعه سازمان يافته‌اي از عادات مي‌پنداشت و زيگموند فرويد، عقيده داشت كه شخصيت از نهاد (ID)، خود[۷] و فراخود[۸] ساخته شده است.

 

درباره‌ي صفات شخصيتي، دو بُعد از شخصيت را روانشناسان مد نظر مي‌گيرند كه يكي، (برون گرايي[۹]) و ديگري (درون گرايي[۱۰]) مي‌باشد. سال هاست كه هيچ بُعدي از شخصيت به اندازه‌ي بُعدي كه به وسيله‌ي اين دو كلمه بيان مي‌شود، جلب توجه نكرده است.

 

روانشناس مشهور آلماني بنام كارل گوستاف يونگ[۱۱] برون گرايي و درون گرايي را چنين تعريف مي‌كند:

 

برون گرا، شخصي است كه بيشتر به اشيا و اشخاص جهان بيرون علاقمند است، و درون گرا، شخصي است كه بيشتر به افكار و احساسات خود علاقه دارد. برون گرا در زمان حال زندگي مي‌كند، به دارايي و موفقيت خود ارزش قايل است، ولي درون گرا در آينده زندگي ميكند و به ملاكها و عقايد خود ارج مي نهد. برون گرا به جهان محسوس و قابل لمس علاقمند است، در حاليكه درون گرا به نيرو‌هاي زير بنايي و قوا نين طبيعت علاقه دارد. برون گرا اهل عمل است، داراي عقل متعارف و درون‌گرا اهل تخيل و ادراك شهودي است. برون گرا مايل به عمل است و به آساني تصميم ميگيرد، در حاليكه درون گرا تحليل و طرح را ترجيح ميدهد و پيش از تصميم گيري ترديد نشان ميدهد (به نقل ازشاملو ۱۳۸۲).

 

هرچند كه يكي از مهمترين پيش بيني كننده‌‌هاي موفقيت دانشجويان سطح توانايي آنها مي‌باشد ولي با اين وجود، توانايي نمي‌تواند عملكرد تحصيلي را به طور كامل پيش بيني كند. به عبارت ديگر، بر مبناي تفاوت در توانايي دانش آموزان نمي‌توان به اين سوال پاسخ داد كه چرا بعضي از دانشجويان در دانشگاه نمره ي الف مي‌گيرند در حالي كه دانشجويان ديگر با همان توانايي در امتحانات رد مي‌شوند؟ براين اساس، با آگاهي از اين كه تفاوت در توانايي فقط مي‌تواند بخشي از تفاوت در عملكرد تحصيلي را تبيين كند، تعداد زيادي از محققان نقش با اهميت و پيش بيني كننده ي متغير‌‌هاي نامرتبط با توانايي يا عوامل غير تحصيلي را بر پيشرفت تحصيلي سرلوحه‌ي فعاليت‌‌هاي پژوهشي خود قرار داده اند از جمله اين عوامل نامرتبط با پيشرفت تحصيلي مي‌توان به ويژگي‌‌هاي شخصيتي و روش‌‌هاي مطالعه اشاره كرد (استرنبرگ ۱۹۹۹، به نقل از كديور، شكري وسنگري ۱۳۸۵).

 

رفعتي و ضيغمي (۱۳۸۳) طي پژوهشي با عنوان«رابطه پيشرفت تحصيلي با برون گرايي-درون گرايي و روان نژندي دانشجويان پرستاري شيراز»كه برروي ۳۰۴دانشجوپرستاري دانشكده پرستاري فاطمه زهرا (س) شيراز انجام شد. نتيجه گرفته كه ميانگين نمره در مقياس برون گرايي۱/۱۲درصدودر مقياس روان نژندي ۱/۱۲در صد بود ۵/۲۵ درصد دانشجويان در امر تحصيل ناموفق و۲۵درصد موفق و مابقي در حد متوسط بودند. رابطه معكوس خطي بين معدل نيمسال تحصيلي با نمره برون گرايي و روان نژندي وجود داشت كه تنها در مورد روان نژندي ارتباط معني داري (۰۰۰/۰p=) وجود داشت. نتيجه گيري از پژوهش فوق با توجه به يافته ها، پيشرفت تحصيلي افراد متأثر از وضعيت رواني آنها است. لذا بررسي بيشتر مسائل رواني و شخصيتي دانشجويان و فعال نمودن مراكز مشاوره رواني براي آنها ضروري است.

 

فروزنده و همكاران طي پژوهش نتيجه گرفته اند كه۸/۴۳ درصد از دانشجويان دوره شبانه شهركرد فاقد سلامت رواني بوده است. همچنين براساس نتايج پژوهش فوق بين وضعيت سلامت رواني دانشجويان و وجود حوادث استرسزاي يكساله اخير رابطه معني داري (۰۱/۰p<) وجود داشته است.

 

بوستانسي[۱۲] و همكاران (۲۰۰۵) پژوهشي را به عنوان «نشانه شناسي افسردگي در ميان دانشجويان»در تركيه انجام دادند. در اين مطالعه۵۰۴ دانشجو (۲۹۶ مذكر و۲۰۸ مونث) به روش تصادفي انتخاب شدند. نتايج نشان داد كه ۲/۲۶ درصد از آزمودني‌ها در تست افسردگي نمره۱۷ به بالا را كسب نمودند. شيوع افسردگي در بين دانشجويان ۱/۳۲ درصد بوده است. براساس نتايج اين پژوهش ۷/۳۴ درصد ازدانشجوياني كه در موقعيت‌هاي اقتصادي اجتماعي پايين قرار داشتند، دچار افسردگي بودند. ۲/۳۱ درصد از دانشجويان ترم‌هاي آخر و ۹/۶۲ درصد از دانشجويان با عملكرد پايين تحصيلي مبتلا به افسردگي بودند. بر اساس نتايج اين مطالعه بين نشانه‌‌هاي افسردگي و عملكرد پايين تحصيلي و بين افسردگي و موقعيت‌هاي اقتصادي اجتماعي پايين رابطه معنيداري وجود داشته است. بر اساس نتايج اين مطالعه، آزمودنيها مشكلات زير را بيان نمودهاند:

 

فقدان فعاليت‌هاي اجتماعي وكمبود تسهيلات خوابگاهي۶۹%، كيفيت پايين نظام آموزشي ۵۴٫ ۸%، مشكلات اقتصادي۴۹٫ ۳%، مشكلات مرتبط با دوست يابي ۲۵٫ ۹%، ياس وناميدي در رابطه با مشكلات مرتبط با دانشگاه بوده است.

 

جاكوسن[۱۳] (۱۹۸۹) طي پژوهشي به اين نتيجه رسيد كه علت افت تحصيلي دانشجويان كمبود انگيزه، ناتواني و عدم قابليت آنها در دروس دانشگاهي است و يكي از عوامل ترك تحصيل دانشجويان كمبود تجربه و آگاهي آنها مي‌باشد.

 

لازينرو و نيومنل[۱۴] (۱۹۹۷) طي پژوهشي در خصوص وضعيت پيشرفت تحصيلي دانشجويان پزشكي به اين نتيجه رسيدند كه ۶/۱۲درصد از دانشجويان دچار افت تحصيلي شده اند و در مجموع ۳/۱۱ درصد از آنان در مدت زمان تعيين شده نتوانسته اند كه فارغ التحصيل شوند.

 

عليجاني وهمكاران (۱۳۸۳) در پژوهشي تحت عنوان «بررسي عوامل مؤثر بر افت تحصيلي دانشجويان پرستاري سالهاي ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۳ دانشگاه علوم پزشكي ارتش به اين نتيجه رسيدند كه ارتباط معني داري بين سن، معدل ديپلم، محل سكونت، وضعيت تاهل، استفاده از سهميه، شغل جانبي، شغل مادر و ميزان درآمد فردي با افت تحصيلي دانشجويان وجود دارد. از طرفي تاثير احساس افسردگي همراه با علائم احساس عميق ناشاد بودن، ضعف روحي، خودكم بيني، خستگي، كاهش انرژي و كاهش عملكرد اجتماعي ـ شغلي ـ تحصيلي بر روي پيشرفت تحصيلي دانشجويان گزارش گرديده است

 

بنابراين با تشخيص و شناخت به موقع مشكلات روان شناختي و روانپزشكي دانشجويان و عوامل مستعد كننده آن مي‌توان به راه حل‌هاي مؤثري براي بهبود يا ارتقاي وضعيت رواني و رفتاري دانشجويان دست يافت و در راستاي جلوگيري از افت عملكرد تحصيلي، افزايش موفقيت‌هاي اجتماعي آنان پس از فراغت از تحصيل و در نهايت استفاده بهينه از منابع انساني كشور اقدام مناسبي انجام داد (رودباري، دادگر ۲۰۰۴).

 

منبع كنترل به ميزان اعتقاد فرد در مورد كسب پاداش از طريق كوشش شخصي اطلاق مي‌شود. افرادي كه از منبع كنترل دروني برخوردارند بر اين باورند كه اداره سرنوشت آنها در دست خودشان است. دانشجوياني كه اين خصوصيت را دارند، معتقدند كه موفقيت آنها بستگي به عادات مطالعه خودشان دارد. افرادي كه از منبع كنترل بيروني برخوردارند، بر اين باورند كه سرنوشتشان در دست ديگران است. دانشجوياني كه اين ويژگي را دارند، معتقدند كه نمرات آنها بسته بخت و اقبال يا حال و هواي دانشگاه است.

 

رابطه بين منبع كنترل باورها و پيشرفت آموزشگاهي نيز مورد توجه محققان بسيار بوده است و در مجموع نتايج حاكي از آن است كه دانش آموزان داراي منبع دروني كنترل در مقايسه با دانش آموزان با منبع بيروني كنترل از پيشرفت آموزشگاهي بهتري برخوردار بوده و مسئوليت بيشتري را درمورد تحصيل احساس مي‌كنند و تمايل دارند كه درمدرسه نيز منضبط باشند (بيابانگرد ۱۳۷۰).

 

نتيجه تحقيق خداياري (۱۳۸۴) نشان داد كه دانشجويان با منبع كنترل دروني موفقيت تحصيلي بالاتر و اضطراب امتحان پايين تري دارند، همچنين اضطراب امتحان دانشجويان دختر بالاتر از دانشجويان پسر است.

 

آلپورت و كتل در مورد اهميت عوامل ژنتيكي در شكل گيري صفات توافق داشتند. در سال‌هاي اخير شواهد روز افزوني از اين عقيده كه صفات شخصيت تحت تأثير عوامل ارثي زيستي قرار دارند، حمايت مي‌كنند. نتايج اين مطالعات، مؤلفه ژنتيكي را در ساختار شخصيت مهم مي‌داند. ريموند كتل از روش تحليل عاملي استفاده كرد و هدفش از اين كار پيش بيني رفتار بود. كتل نتيجه تحليل عاملي، كه معرفي كننده صفات بودند را عناصر ذهني شخصيت توصيف مي‌كند. او صفات را به صورت گرايش‌هاي واكنش نسبتا دائمي، كه واحدهاي ساختاري –بنيادي شخصيت هستند، تعريف كرده است. وي تيپ يا فرا عامل خاصي را مطرح نكرد. يك شيوه طبقه بندي ديگر كتل، تقسيم بندي صفات به سرشتي و محيطي بودن است. اين تقسيم بندي بر اساس خواستگاه صفات صورت مي‌گيرد. صفات سرشتي از شرايط سرچشمه مي‌گيرند، مثل رفتارهايي كه منجر به نوشيدن مقدار زيادي الكل مي‌شوند. تحليل عاملي نشان خواهد داد كه اين صفات عمقي هستند. صفات محيط ساخته از تأثيرات موجود در محيط اجتماعي و فيزيكي ما ناشي مي‌شوند. مثلا يك افسر ارتش الگوهاي رفتاري متفاوتي را نسبت به يك نوازنده جاز نشان خواهد داد، اين امر مي‌تواند ناشي از متغيرهاي شخصيتي و موقعيتي باشد (شولتز و شولتز؛به نقل ازسيدمحمدي ۱۳۸۶).

 

آيزنك با بهره گرفتن از شيوه‌هاي آماري ديگر به ابعاد اصلي يا زمينه‌هاي اين عوامل يا صفات نيز دست يافت. به اين ابعاد اصلي، تيپ گفته مي‌شود. بنابراين مي‌توان براي مثال، صفاتي چون اجتماعي بودن، تكانشي بودن، فعاليت، سرزندگي و تحريك پذيري را زير عنوان مفهوم برون گرا در يك گروه جمع كرد. البته، اگر چه در اينجا از اصطلاح «تيپ» استفاده مي‌شود، بايد توجه داشت كه در واقع، اين اصطلاح داراي دو حد نهايي بالا و پايين است و افراد ممكن است در نقاطي بين اين دو واحد قرار گيرند. حاصل اين تلاش، نظريه شخصيتي بسيار با نفوذي است كه بر پايه‌ي سه بعد يا تيپ شخصيتي قرار دارد. اين ۳ بعد يا تيپ شخصيتي عبارتند از برون‌گرايي در برابر درون گرايي[۱۵]، روان رنجورخويي در برابر پايداري هيجاني[۱۶]، روان پريش خويي در برابر كنترل تكانه[۱۷]. معلوم شده است صفات و ابعادي را كه آيزنك معرفي كرده است، به رغم تأثيرات اجتماعي و محيطي كه هر يك از ما با آنها مواجهه مي‌شويم در سراسر عمر ثابت مي‌مانند (شولتز و شولتز؛به نقل ازسيدمحمدي ۱۳۸۶).

 

[۱] Personality characteristics

 

[۲] Extraversion

 

[۳] – Karur & Shiyer

 

[۴] Personality

 

[۵] Alport

 

[۶] -Carducci

 

[۷] Ego

 

[۸] Super ego

 

[۹] ٍExtraversion

 

[۱۰] Intraversion

 

[۱۱] Carl Gustav Jung

 

[۱۲] -Bostanci

 

Gucobsen

 

[۱۴] – laziner & neumannl

 

[۱۵] -Extraversion versus introversion

 

[۱۶] -Neuroticism versus emotional

 

[۱۷] -Psychoticism versus impulse control

بورسیهDeutschlandstipendium (بورس تحصیلی DAAD آلمان)

  • لینک بورسیه تحصیلی
  • میزان بورسیه تحصیلی: 300 یورو در ماه
  • مدارک مورد نیاز: لیسانس، فوق لیسانس و دکتری

بورسیه Deutschlandstipendium یا بورسیه DAAD توسط دولت فدرال و برخی حامیان خصوصی تأمین می شود. بورسیه DAAD بهترین کمک هزینه تحصیلی در آلمان برای دانشجویان بین المللی محسوب می شود. دریافت این بورسیه بر اساس شایستگی افراد است، به طوری که به دانشجویان بین المللی در حال تحصیل در دانشگاه های آلمان که دارای سوابق علمی با درجه عالی هستند، اعطا می شود. کدام آموزشگاه زبان آلمانی بهتر است؟

مسئولیت بررسی و انتخاب متقاضیان دریافت این بورسیه به عهده خود دانشگاه های کشور آلمان است. اگر می خواهید که این کمک هزینه تحصیلی را دریافت کنید، باید دانشگاه انتخابی خود را بررسی کنید و ببینید که دانشگاه مورد نظرتان، این بورسیه را ارائه می دهد یا خیر، سپس درخواست خود را ارسال کرده و مراحل پذیرش را ادامه دهید. مدارک مورد نیاز و تاریخ ارسال آنها به دانشگاه انتخابی شما بستگی دارد. در نهایت، شما باید سوابق تحصیلی قابل قبول به آنجا ارائه دهید که شامل مشارکت های اجتماعی و دستاوردهای شخصی شما نیز می شود.

بورسیه تحصیلی آلمان

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.