پايان نامه : تعريف مشتري

دانلود مقالات دانشگاهي

پايان نامه : تعريف مشتري

۱۰ بازديد

۱-۱-۱- تعريف مشتري

 

درفرهنگ و ادب پارسي مفهوم ” مشتري ” مترادف با ” خريدار ” است و در مباحث مربوط با بازاريابي و فروش ، مشتري به مخاطباني گفته ميشود كه توانايي وفروش ، مشتري به مخاطباني گفته ميشود كه توانايي و استعداد خريد كالا و يا خدمتي را داشته باشند . در اين تعريف ” توانايي ” به معني امكان پرداخت وجه و ” استعداد ” به مفهوم درك و شناخت مزيتهاي كالاو خدمتي كه موجب تامين بخشي از نيازهاي مخاطب ميشود ، بكارگرفته شده است . بنابراين ، تبديل يك مخاطب به مشتري هنگامي محقق خواهد شد كه عناصر توانايي و استعداد به صورت تداوم در وي بروز كند تا عمل ” خريد ” انجام پذيرد. برخورداري از توانايي بدون داشتن استعدادخريد ولي فاقد توانايي پرداخت ، امكان شكل گيري فرآيند خريد را ميسر نمي سازد. (كيماسي، ۱۳۸۳)

 

دانلود مقاله و پايان نامه

 

 

۱-۱-۲- انواع مشتري

 

تقسيم بندي مشتري به لحاظ نحوه حضور وي در فرآيند خريد به شكل هاي زير انجام ميشود.

 

     

  • مشتري حقيقي: به افرادي با ماهيت فردي و حقيقي خود درفرآيند خريد شركت مي كنند . مشتري حقيقي گفته ميشود ، مانند بسياري از خريدهاي روزانه كه افراد حقيقي انجام مي دهند. (كيماسي، ۱۳۸۳)
  •  

  • مشتري حقوقي : به شركتها ، سازمانها ، نهادها وبنگاههاي اقتصادي كه در چارچوب شخصيت هاي حقوقي در فرآيند خريد شركت مي كنند ، مشتري حقوقي گفته ميشود ، مانند خريدهاي كه وزارتخانه ها ، موسسات و شركتها انجام مي دهند. (كيماسي، ۱۳۸۳)
  •  

  • مشتري سازماني : مشتري از ديدگاه سازمان توليد كننده كالا يا عرضه كننده خدمات نيز به دو قسمت درون وبرون سازماني تقسيم بندي شده است . بدين ترتيب كه در زنجيره هاي خدماتي و توليدي ، مشتريان كساني هستند كه نتيجه كار ، معطوف به ايشان است . مثلا” خط توليد خودرو ، واحد موتناژ كننده مشتري سازنده قطعه است . اينگونه مشتريان را مشتري درون سازماني مي گويند . در همين سازمان ، مصرف كننده خودرو ، مشتري برون سازماني است. (انصاري، ۱۳۸۳)
  •  

     

  • مشتري جغرافيايي : تقسيم بندي ديگري كه براي مشتري مطرح شده است ، مربوط به محدوده جغرافيايي است ، بدين ترتيب كه مشتري موجود در يك جغرافيايي است . بدين ترتيب كه مشتري موجود در يك محدوده جغرافيايي ( محله ، منطقه ، شهر ، كشور) مشتري داخلي و خارج از محدوده جغرافيايي مورد نظر ” مشتري خارجي ” نام دارد . (كيماسي، ۱۳۸۳)

 

نياز مشتري

 

به لحاظ مفهومي و درنظر عامه ، نياز ، مترادف با حاجت ، درخواست ، استدعا ، التماس ، مقصود ، آرزو ، ميل ، خواهش ، محبوب ، فقر ، تنگدستي ، اظهار خضوع ، خشوع ، تضرع و… كاربرد يافته است . از مجموع اين مفاهيم ميتوان نياز را هر نوع كمبودي دانست كه براي انسان بوجود مي آورد . ما براي تعريف نياز مشتري ، به شكل زير از آن استفاده مي كنيم : ” نياز مشتري عبارت است ازهرنوع حساب كمبودي كه براي مشتري موجود مي آيد و او تلاش مي كند تا با بهره گيري از استعداد و توانايي خود نسبت به رفع آن اقدام نمايد”. (كيماسي، ۱۳۸۳)

 

۱-۱-۳- انواع نيازهاي مشتري

 

با توجه به مفهوم گسترده اي كه درتعريف نياز مشتري وجود دارد ، امكان تقسيم بندي جامع و كاملي از نيازهاي مشتري دشوار است . ليكن از آن جايي كه نياز مبناي رفتار مشتري در فرآيند خريد است ، طبقه بندي زير را كه بيشتر به لحاظ مفهومي در جامعه متداول گرديده است ، در اختيار خوانندگان قرار مي دهيم . اين طبقه بندي ميتواند زمينه هاي مساعدي را در شناخت رفتارهايي مبنايي مشتري نشان دهد و در تامين بخشهاي از نياز وي موثر باشد . (كيماسي، ۱۳۸۳)

 

     

  • نيازهاي حياتي ( بيولوژيك ) : نيازهايي را كه با تداوم زندگي و حيات مشتري ارتباط تنگاتنگ دارد ، نيازهاي حياتي مي گويند . مانند هوا، آب ، غذا ، دارو و … (كيماسي، ۱۳۸۳)
  •  

  • نيازهاي اساسي : به نيازهايي گفته ميشود كه از نظر مشتري نقش اساسي وتعيين كننده اي دارد . مانند پوشاك ، مسكن براي افراد حقيقي ، آب ، برق ، راه و ارتباطات ازنظر دولت . (كيماسي، ۱۳۸۳)
  •  

  • نيازهاي عادي : به نيازهايي گفته ميشود كه مشتري در توانايي و استعداد خود براي تامين آنها از روند عادي و يكنواخت بهره مي گيرد . مانند اياب و ذهاب و …
  •  

  • نيازهاي فردي : نيازهايي كه مشتري در تامين آنها به توانايي و استعداد خود متكي است مانند فكر كردن ، خوابيدن ، كاركردن ، استراحت يا مطالعه و …
  •  

  • نيازهاي اجتماعي به نيازهايي كه مشتري از طريق جمع ويا افراد ديگر نسبت به تامين آن اقدام مي نمايد ، نيازهاي اجتماعي گفته ميشود . مانند آموزش ، درمان و ..
  •  

  • نيازهاي مادي : نيازهاي ملموسي را كه مشتري به آن توجه دارد . نيازهاي مادي مي گويند . مانند غذا ، پوشاك ؛ خودرو و …
  •  

  • نيازهاي معنوي ( غير مادي ) : دربرابر نيازهاي مادي ، نيازهايي نيز وجود دارند كه به چشم ديده نمي شوند . مانند آرامش ، عبادت ، تفريح ، عدالت خواهي ، امنيت و … كه به آنها نيازهاي معنوي اطلاق ميشود . (انصاري، ۱۳۸۳)
  •  

  • پيشنهاددات:
  •  

  • برگزاري كلاس هاي آموزشي در مورد نحوه ارائه خدمات وبرخورد با مشتر ي حهت تعاونيها
  •  

  • معرفي راه و روش هاي ارائه بهتر خدمات(كيماسي، ۱۳۸۳)

 

۱-۱-۴- انتظارات مشتري

 

باورهايي هستند در طول زمان قابل تغييرند يعني انتظارات را مي­توان با افزودن اطلاعات جديد تعديل كرد در نتيجه از طريق عرضه­كنندگان خدمات آنها را كنترل نمود (روس و ديگران، ۱۹۸۷).

 

انتظارات مشتري باورهايي هستند كه در مورد ويژگي­ها و خصوصيات گوناگون يك خدمت وجود دارد (اندرسون، ۱۹۷۳).

 

انتظارات مي ­تواند خواسته مشتريان از يك عرضه­كننده خدمات باشد نه آنچه خود عرضه­كننده به مشتريان ارائه مي­ كند (پاراسورمان، ۱۹۸۸).

 

نيازها را ديدگاه­ها و طرز فكر ما تعديل مي­ كند و ادراكات ما نيز توقعات و انتظاراتمان را شكل مي­دهد. احساسات و ادراكات مشتريان معياري است عيني براي ارزيابي عملكرد يك مجموعه در خدمات­رساني و رفع نيازهاي مشتري. انتظارات رابطه نزديكي با سطح كيفي عملكرد شما در رابطه با مشتريان دارد (اعرابي و ايزدي، ۱۳۸۹، ۲۰،۱۹).

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شكل ۲-۱- نيازها، ادراكات، انتظارات

 

چون مشتريان كيفيت خدمات را از طريق مقايسه درك خود از خدمت دريافتي و انتظاراتشان از آن خدمت موردارزيابي قرار مي­ دهند لذا انتظار از خدمت به عنوان جزئي از سنجش كيفيت توجيه مي­گردد.

 

انتظارات مشتريان در چند سطح متفاوت است: خدمت مورد آرزو ـ خدمات مناسب، خدمات پيش ­بيني شده و يك منطقه تحمل كه بين سطوح خدمات مناسب و خدمات مورد آرزو واقع شده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
   

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شكل ۲-۲- سطوح خدمات

 

 

 

۱- سطوح خدمات مورد آرزو و خدمات مناسب: پاراسورامان معتقد است كه انتظارات مشتريان از خدمات در دو سطح مورد آرزو و كفايت قرار دارد.

 

a ـ خدمت مورد آرزو: خدمتي است كه مشتري آرزو مي­ كند، دريافت كند. اين سطح تركيبي از آنچه كه مشتري اعتقاد دارد، مي ­تواند باشد و بايد باشد، است. (كيماسي، ۱۳۸۳)

 

b ـ كفايت خدمت: حدي از خدمت است كه مشتريان آن را قابل قبول مي­پندارند.

 

۲- خدمات پي­بيني شده: سطحي است كه مشتريان واقعاً از تأمين­كننده خدمت انتظار دارند تا طي يك برخورد خدماتي ويژه آن را دريافت كنند. اين سطح به طور مستقيم بر سطح انتظار مشتري درباره خدمات مناسب اثر مي­گذارد. (كيماسي، ۱۳۸۳)

 

۳- منطقه تحمل­پذيري: ماهيت فناپذيري خدمات باعث مي­شود هريك ازكاركنان از لحاظ ارائه خدمات متفاوت از ديگري عمل كنند و حتي عملكرد متفاوت در روزهاي متفاوت داشته باشند. حدي كه  مشتريان مايل به پذيرش اين اختلاف هستند، منطقه تحمل­پذيري است (كيماسي، ۱۳۸۳).

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
   

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.