شهروندي و انواع آن
مفهوم شهروندي نه تنها موضوع مورد نظر تاريخ نويسان و فيلسوفان بوده است بلكه در بين دانشمندان اجتماعي و سياسي نيز رايج بوده است. اينگونه استدلال مي گردد كه مفهوم شهروندي در تاريخ طولاني اش، كانون پژوهش فلسفي و مسائل اجتماعي ـ سياسي وسيعي بوده است و تا به امروز به عنوان يكي از سوالات اساسي در تفكر سياسي مدرن و همچنين در زمينه تعليم و تربيت باقي مانده است (فتحي و واحد چوكد، ۱۳۸۸). در ادامه به دسته بندي كه توسط بنكس (۲۰۰۸) ارائه شده ميپردازيم:

جيمزبنكس در خصوص انواع شهروندان به ارائه دسته بندياي مي پردازد كه از چهار سطح مرتبط به هم تشكيل شده است. شكل زير دسته بندي را به همراه سطوح مختلف آن نشان ميدهد.
| شهروند فعال |
| شهروند قانوني |
| شهروند تحولي |
| شهروند حداقلي |
شكل (۱-۲) انواع سطوح شهروندي (بنكس، ۲۰۰۸)
شهروندي قانوني:
پايينترين و كممايه ترين سطح شهروندي محسوب ميشود. و از حقوق و وظايف معيني برخوردار هستند
شهروندي حداقلي:
آنهايي هستند كه شهروندان قانوني به حساب مي آيند، در انتخابات محلي و ملي شركت مي كنند و به كانديداها و اشخاص مهم و اصلي راي مي دهند.
شهروندي فعال:
صرفا در رايكيري شركت نكرده بلكه در راستاي بالفعل نمودن و اجراي قوانين و مقررات موجود فعاليت مي كنند. شهروندان فعال در تظاهرات اعتراضي شركت مي كنند و يا سخنرانيهاي علني در خصوص مسائل جاري و تغيير و تحولات و اصلاحات برگزار مي كنند.
شهروند تحولي:
اين نوع شهروندي شامل فعاليت هاي مدني مي باشد كه براي بالفعل كردن ارزش ها، اصول اخلاقي، و ايدههاي فراسوي قوانين و مقررات موجود، طراحي و تنظيم ميگردد.

۲-۸- تعليم و تربيت شهروندي
ماهيت پيچيده و بحث برانگيز شهروندي موجب ارائه برداشت ها و تعابير مختلفي از آن شده است. در ادبيات شهروندي از اصطلاحات مختلفي همچون تربيت به منظور شهروندي[۱]، آموزش درباره شهروندي[۲]، تربيت براي شهروندي دمكراتيك[۳] و تربيت مدني[۴] براي اشاره به مفهوم شهروندي استفاده شده است.
كيير (۱۹۹۹) بر اين باور است كه مسائلي همچون كثرت گرايي، چندفرهنگي، ميراث و تنوع فرهنگي و نژادي، انسجام اجتماعي، حقوق فردي و جمعي، مسئوليت هاي حرفه اي و شغلي، هويت ملي و آزادي طلبي، كار آموزش شهروندي را با چالش هاي اساسي روبرو ساخته است و اين عوامل سبب گشته است كه تعريف واحدي از مفهوم شهروندي ارائه نگردد. وي در تعريف اين مفهوم به دو برداشت حداقلي و حداكثري از تربيت شهروندي اشاره دارد. مفهوم حداقلي تربيت شهروندي صرفا بر آموزش حقوق و مسئوليت هاي فراگيران، ساختار سياسي، تاريخ ملي و قانون اساسي متمركز است. مطابق اين برداشت ، تربيت شهروندي به جاي پرورش حس مشاركت در بين دانش آموزان، بر دانش شهروندي تاكيد دارد. اين برداشت شهروندي باعث انفعال فراگيران در كلاس هاي درس مي گردد، زيرا معلمان صرفا از روش هاي سنتي تدريس استفاده مي نمايند. كي ير از اين نوع آموزش با عنوان آموزش درباره شهروندي نام مي برد. وي معتقد است كه مفهوم حداقلي تربيت شهروندي گاهي به عنوان تربيت مدني نيز ياد مي گردد كه محتوا مدار و معلم مدار بوده و به منظور سنجش و ارزيابي آموخته ها بر آزمون و امتحان متكي مي باشد. در مقابل، برداشت حداكثري تربيت شهروندي بر آموزش به منظور شهروندي تاكيد مي كند. اين مفهوم شامل دانش، مهارت و ارزش ها بوده و دانش آموزان را براي مشاركت فعال و مسئولانه در مدرسه و خارج از آن آماده مي كند. بر خلاف تربيت شهروندي محدود، اين برداشت، يادگيري را فراسوي برنامه درسي و كلاس درس گسترش داده و تمام فعاليت هاي درون و خارج از مدرسه را در بر مي گيرد. بعلاوه، اين برداشت به شدت وابسته به تدريس تعاملي است به اين صورت كه مستلزم بحث و گفتگو بوده وفرصت هاي متعددي را براي مشاركت فعالانه فراگيران مهيا مي سازد. كيير به ارائه پيوستاري در اين زمينه مي پردازد كه در يك سوي آن برداشت حداقلي و در سوي ديگر برداشت حداكثري از تربيت شهروندي قابل بحث است. هر يك از دو سوي طيف ويژگي هاي متفاوتي را به نمايش مي گذارند كه در برداشت ما از تربيت شهروندي تاثيرگذار است. اين برداشت از مفهوم شهروندي را مي توان به صورت پيوستار زير نمايش داد.
شكل (۲-۲) پيوستار برداشت هاي دوگانه از مفهوم تربيت شهروندي(كيير، ۱۹۹۹)
اينك به چند تعريف ديگر از صاحبنظران مختلف اشاره داريم:
كيمليك (۱۹۹۹) معتقد است كه تربيت شهروندي صرفا يادگيري اطلاعات پايه و اساسي درباره موسسات و راه و رسم زندگي سياسي نيست، بلكه مشتمل بر كسب مجموعه اي از نگرش ها، فضايل و علايق و دلبستگي هايي مي باشد كه عمل شهروندي دمكراتيك مستقيما بر آنها مبتني است (به نقل از هريس[۵]، ۲۰۰۵).
پراير (۲۰۰۱) بر اين باور است كه تربيت شهروندي از تجليات كلامي، نموداري، و يا تصويري اصول، مفروضات و چارچوب هاي مي باشدكه متخصصان براي تربيت شهروندي ضروري مي دانند. تربيت شهروندي به آندسته از فعاليت هاي آموزشي اطلاق مي گردد كه در اشكال رسمي و غير رسمي، افراد يك جامعه را براي عضويت در جامعه سياسي آماده مي كند (قائدي، ۱۳۸۵).
دوركيم جامعه شناس فرانسوي، آموزش شهروندي را از طريق اكتساب دانش، مهارت ها و ارزش هاي منتقل شده از نسل هاي بزرگسالان به نسل هاي نرسيده و ناپخته براي زندگي اجتماعي تلقي مي كند. وي بر اين باور است كه مجموعه خصلت هاي آموزشي براي تربيت شهروندان در جوامع مختلف، اولاً: در دوره هاي مختلف از نظر اهداف، فلسفه، روش و محتوا متفاوت است. ثانياً: اينگونه تربيت با توجه به ساختار اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي هر جامعه صورت مي گيرد و برنامه ريزي آن بايد به دست نوابغ و صاحبنظران در عرصه سياست، فرهنگ و اقتصاد صورت گيرد. او مهارت و صلاحيت هاي لازم براي اعمال شهروندي را از طريق ارائه مطالب و موضوعاتي در كليه دروس مدارس و مقاطع تحصيلي و دانشگاهي توصيه مي كند. و براي آموزش هاي مدني واخلاقي و پرورش روحيه مشاركت جويي كه شهروند را براي زندگي در جامعه آماده مي كند به عنوان موضوعات بين رشته اي در همه درس هاي مدارس و كانون هاي آموزشي اولويت خاصي قائل است و تاكيد دارد كه آموزش شهروندي را در درس هاي ملموس و عيني مدرسه بايد به گونه اي گنجاند كه فرد شهروند بعد از آموزش ها بتواند، الزامات و نيازهاي زندگي در جهان فردا همسازي داشته باشد (آقازاده، ۱۳۸۵). در تعريفي ديگر شهروندي اينچنين بيان گرديده است: تربيت شهروندي را مي توان به عنوان دانش، ابزار و فعاليتهايي در نظر گرفت كه به منظور ترغيب دانش آموزان براي مشاركت فعالانه در زندگي دمكراتيك و پذيرش و اعمال حقوق و مسئوليت هاي خود طراحي شوند (كولادو و آخورا[۶]، ۲۰۰۶).
آنچه از تعاريف بيان شده مي توان استنباط كرد اين است كه تربيت شهروندان در هر كشوري متاثر از مجموعه عوامل فرهنگي، سياسي، اجتماعي، اقتصادي است كه هر يك از آن ها در شكل دادن آموزش هاي شهروندي نقش حياتي ايفا مي كنند. آنچنان كه سدلر بيان مي كند نمي توان تربيت شهروندان يك جامعه را به طور انتزاعي و دور از حوزه نفوذ فرهنگي و اجتماعي در نظر گرفت و مجموعه منسجمي از عقايد و آراي تربيتي قالب در آن جامعه را مورد محك و بررسي گذاشت. تربيت شهروندان در يك جامعه ممكن است در جهت تربيت افرادي باشد كه پاسدار و حافظ شرايط موجود باشند و تسليم به سرنوشت مقدر نشوند يا ممكن است تربيت انساني باشد كه حاكم بر سرنوشت خود شود و در تكاپوي زندگي مرفه و ايجاد شرايط مطلوب قدم بردارد (آقازاده، ۱۳۸۵).
[۱]- education for citizenship
[۲]- education about citizenship
[۳]- education for democratic citizenship
[۴]- civic citizenship
[۵]- Harris
[۶]- Colado & Axura
قبل از انتخاب سنگ ساختماني حتما اين مقاله را بخوانيد
پايان نامه مديريت : بررسي اثرات بانكداري الكترونيك در دولت الكترونيك
پايان نامه دلايل عدم استقبال مشتريان از سرويس هاي بانكداري الكترونيك
ضرورت توجه به كيفيت خدمات
پايان نامه مديريت با موضوع انواع پرداخت هاي الكترونيكي
تاريخچه بانكداري الكترونيك در ايران