ويژگي هاي افراد هيجان خواه:
افراد هيجان خواه افرادي هستند كه داراي خصوصياتي همچون برونگرايي، خود مختاري، جسور و ناهماهنگ مي باشند. در نگرشهاي مذهبي و سياسي بيشتر تمايل به آزاد انديشي دارند، در برابر موفقيت هاي مبهم تحمل بيشتري دارند. در نگرشهاي جنسي آنان از سلطه جويي ضعيف تري برخوردارند و پاسخهاي فيزيولوژيكي آنان به محركهاي جديد شديدتر از گروه هاي ديگر است (شولتز، ۱۳۷۸).
زاكرمن و همكاران وي دريافتند كه هيجان خواهي در نتيجه سن تغيير مي كند. افراد جوان تر بيشتر از افراد مسن تر به جستجوي حادثه، ريسك، و تجربيات جديد گرايش دارند نمره هاي آزمون آزمودني هاي نوجوان تا ۶۰ ساله نشان دادند كه هيجان خواهي با افزايش سن كاهش مي يابد و حدود ۲۰ سالگي آغاز مي شود. زاكرمن ۶۵ ساله در يك اظهار نظر شخصي درباره ي اينكه چگونه رفتار هيجان خواهي او با افزايش سن تغيير كرده است گفت هنگامي كه او جوان تر بود، از مقاله ها و ميهمانيهاي ديروقت در اجلاس هاي (APA) لذت مي برد، جايي كه شخص مي توانست درباره ي روان شناسي صحبت كند، لاس بزند، يا صرفاً مست و بازداري زدا شود، اين روزها عمدتاً براي مقالات به آنجا مي رود (شولتز و شولتز، ۱۳۸۱).

افراد ماجراجو و هيجان گرا از فعاليت ها يا ورزش هايي كه تجارب و هيجانات غيرعادي دارند لذت شديدي مي برند، حتي اگر جان آنان به خطر بيافتد.زاكرمن(۱۹۹۶) در دايره المعارف روانشناسي مي گويد مسابقات موتورسواري يا اسكي روي آب ميتواند از ورزش هايي باشد كه اين افراد به آن علاقه شديد دارند. تجربه گرايان، از تجربه هاي بديع و نو لذت مي برند، مثلاً مسافرت به مكان هاي عجيب و غريب، گوش كردن به موسيقي مهيج يا غير عادي، تجربه كردن مواد مخدر يا زندگي به صورت غيرجمعي و ناهمگون، زاكرمن مي گويد: افراد بي قيد و بند دائماً در جستجوي فرصت هايي هستند تا در محافل و جشن هاي پرتلاطم و محشر، شركت در ميگساري هاي شديد و فعاليت جنسي با غريبه ها، قيد و بندها و محذوريت ها را كنار بگذاريد و بالاخره افراد هيجان خواه از تكرار، تجارب قابل پيش بيني، و افراد كليشه اي و كارهاي روزمره به آساني خسته مي شوند به طور كلي، زاكرمن عقيده داشت، مردان نسبت به زنان معمولاً يك دليل هيجان خواهي قويتر از خود نشان مي دهند و افراد متاركه كرده بيش از افراد مجرد يا متاهل هيجان خواهند.به نظر مي رسد رفتارهاي هيجان خواهانه در اواخر نوجواني به اوج خود مي رسد و در زنان و مردان مخرب است. افرادي كه به طور منظم به يك مذهب متداول (قرار دادي) عمل ميكنند غالباً در زمره افرادي قرار مي گيرند كه كمتر به دنبال هيجان خواهي هستند مقياس هيجان خواهي براي معرفي نوجواناني مورد استفاده قرار گرفته كه با بهره گرفتن از مواد مخدر، روابط نامشروع جنسي با افراد مختلف، رانندگي با بي پروايي يا به خاطر اثرات مشروبات الكلي ممكن است سلامت و امنيت خود را به خطر اندازند. با كمك پل هارواد زاكرمن در ۱۹۹۳ گزارشي را ارائه داد كه بيان مي كرد تمايلات هيجان خواهانه در ميان همكلاسان (كه به وسيله SSS ارزيابي شده بود)، و رفتارهاي هيجان خواهانه در ميان هم سن و سالان و رفقا، پيش گويان قدرتمندي از رفتارهاي خطر ساز بودند، به ويژه اعمال جنايي و خشونت هاي اجتماعي، روش تحليلي زاكرمن براي بهبود (روش هاي آموزشي براي ايجاد مناسب ترين شيوه يادگيري فردي در كودكان و يا براي هماهنگ ساختن وظايف و مسئوليت هاي شغلي يا ويژگي هاي شخصيتي كارمندان مورد استفاده قرار مي گرفت. زاكرمن گفت: «هيجان خواهان مسافرت هاي تنش زا، پردغدغه و خطرناك مانند خلباني، كنترل كنندگان ترافيك هوايي (كارمندان برج مراقبت)، كارمندان بخش فوريت هاي پزشكي بيمارستان، يا شغل هايي كه تا حد زيادي با ارتباطات اجتماعي مختلف سروكار دارند را دوست دارند ولي همچنين گفت: «آنان از كارهاي تكراري و روزمره اي كه فاقد تعامل اجتماعي يا فعاليت هاي چالش انگيز و متغير باشد، ناراضي بوده و خسته مي شوند (راين،ليوبر،استين هاور ،۲۰۰۲).
در چهار مولفه ي هيجان خواهي تفاوتهاي جنسيت معناداري پيدا شده است. مردان در هيجان زدگي و ماجراجويي، بازداري، و حساسيت نسبت به يكنواختي، نمره هاي بالاتري گرفتند. زنان در تجربه جويي، نمره هاي بالاتري گرفتند. همچنين از نظر تفاوتهاي نژادي و قبيله اي هم آسيايي ها از افراد كشورهاي غربي نمره كمتري در SSS گرفتند. آزمودني هاي سفيد از غير سفيدها نمره ي بالاتري گرفتند (شولتز و شولتز، ۱۳۸۱).
تفاوتهاي معناداري از نظر سطح تحصيلي وجود ندارد. دانشگاهيان در مقايسه با غير دانشگاهيان درآزمون SSS نمره هايي كه به طور معنادار بالاتر يا پايين تر باشد، به دست نياوردند (كريمي و همكاران، ۱۳۸۱).
براي زنان، تنها رابطه ي مثبت معنادار بين نمره هاي آزمون SSS و نمره هاي آزمون علاقه شغلي در حرفه ي وكالت است با مشاغل سنتي زنانه مثل خانه داري، معلمي دبستان، آموزگار اقتصاد خانواده و مسئول برنامه غذايي، همبستگيهاي منفي معناداري به دست آمده اند. بنابراين، زناني كه هيجان خواهي زيادي دارند، احتمالاًٌ از اين نوع مشاغل احساس رضايت نخواهند كرد. مردان و زناني كه هيجان خواهي زيادي دارند، بيشتر به مشاغل كمك رساني روي مي آورند كه بر انگيزنده، مهيج يا خطرناك اند، مانند مداخله در بحران يا كار پيراپزشكي در گروه هاي اورژانس ( كريمي و همكاران، ۱۳۷۸).
براي صفت كلي هيجانخواهي چهار عامل يا مؤلفه تعيين شده است، اين عوامل عبارتند از:
– حادثه جويي: تمايل به درگير شدن در فعاليت هاي جسماني كه شامل عناصري از سرعت، خطر، تازگي و گريز از حادثه است (مانند ********ربازي يا غواصي)
– تجربه جويي: جستجو براي تجربه هاي جديد از طريق مسافرت، موسيقي، هنر، شيوه زندگي خودانگيخته و ناهمرنگي با وجود تشابهي كه مردم به آنها گرايش دارند.
– بازداري زدايي: نياز به جستجوي رهايي در فعاليت هاي اجتماعي بازداري نشده يا توسل به الكل يا بدون آن.
– ملال پذيري: اجتناب از تجربه تكراري، كادر عادي يا يكنواخت يا اشخاص قابل پيش بيني، و در صورت قرار گرفتن اجباري در معرض چنين تجربه هايي، واكنش عدم رضايت بيقرارانه نشان دادن (شولتز، ۱۳۷۸).لل
قبل از انتخاب سنگ ساختماني حتما اين مقاله را بخوانيد
پايان نامه مديريت : بررسي اثرات بانكداري الكترونيك در دولت الكترونيك
پايان نامه دلايل عدم استقبال مشتريان از سرويس هاي بانكداري الكترونيك
ضرورت توجه به كيفيت خدمات
پايان نامه مديريت با موضوع انواع پرداخت هاي الكترونيكي
تاريخچه بانكداري الكترونيك در ايران