آموزش شهروندي به عنوان واقعيت اجتماعي
آموزش شهروندي به عنوان يك واقعيت اجتماعي از مولفه هاي پديده اجتماعي مدرن شهروندي است، همچنين از مولفه هاي نظام دموكراسي- سياسي و شاخص كليدي براي تحقق دموكراسي در حوزه عمومي جامعه مدني است اين اصول و آموزش ها مي توانند۱- نوعي پايگاه و نقش اجتماعي مدرن را براي تمامي اعضاي جامعه بوجود آورند.۲- مجموعه بهم پيوسته اي از وظايف،حقوق،تكاليف و مسئوليت ها و تعهدات اجتماعي، سياسي،اقتصادي و فرهنگي همگاني و برابر و يكسان را بوجود مي آورد.۳- احساس تعلق و عضويت اجتماعي مدرن را براي مشاركت جدي و فعالانه در جامعه و حوزه هاي اقتصادي، سياسي، اجتماعي، و فرهنگي فراهم مي كند.۴- موجب برخورداري عادلانه و منصفانه تمامي اعضاء جامعه از مزايا و امتيازات اجتماعي، اقتصادي،سياسي،حقوقي،و فرهنگي فارغ از تعلق طبقاتي، نژادي مذهبي و قومي مي گردد.



آموزش شهروندي از بُعد جامعه شناسي نظري در انديشه هاي “وبر- تونيس- دوركيم” قائل به نوعي« هويت ،عضويت و تعهد عقلاني- عرفي و مدني جديد براي اعضاي جامعه در قالب پديده شهروندي هستند كه منجربه مشاركت سياسي، اجتماعي و فرهنگي دموكراتيك و احساس تعلق اجتماعي بيشتر به جامعه مي گردد و نهايتاً به تقويت انسجام اجتماعي و نظم اجتماعي منجربه مي گردد.» ( توسلي، نجاتي حسيني،۱۳۸۳) پارسنز در انديشه هاي خود آموزش شهروندي را در طرح “وبري- دوركيمي” در قالب واقعيتي مدرنيته با مبنا قراردادن اينكه اصول آموزش شهروندي يك الگوي عام، بي طرف، ارزشي، اكتسابي و مبتني بر قرار دادعرفي و مدني در جامعه است؛و به ارائه تصويري از شهروندي بر اين مبنا پرداخته است.آموزش هاي شهروندي به عنوان يك واقعيت اجتماعي در نظر پارسنز يك نوع “كردار اجتماعي معطوف به عضويت اجتماعي و انسجام اجتماعي” است. در واقع رويكرد پارسنز به شهروندي و آموزه هاي آن به افراد جامعه تاكيد بر عقلانيت عرفي شده، عضويت و تعهد اجتماعي مدني، مشاركت و تعلق اجتماعي تمام اعضاي جامعه با هدف تقويت انسجام و نظم اجتماعي مدرن است.
در انديشه اجتماعي مارشال شهروندي و مولفه هاي مربوط به آن با يك رويكرد تاريخي و جامعه شناختي، واقعيتي اجتماعي دانسته كه در غرب از سده ۱۷تا قرن۲۰ مورد بررسي و سير تكاملي قرار گرفته است. مارشال آموزش هاي شهروندي را جزء مولفه هاي كليدي نظام اقتصادي سرمايه داري يعني طبقه اجتماعي و نظام سياسي دموكراسي يعني مشاركت همگاني و برابري حقوقي در جامعه مدرن دانسته است. به نظر مارشال آموزش شهروندي« نوعي واقعيتي است كه منزلت اجتماعي را به تمام اعضاي جامعه از طريق تعاليم رسمي و غير رسمي اعطاء نموده و به موجب آن تمامي افراد از جايگاه، حقوق و وظايف برابر كه توسط قانون حمايت و تثبيت شده برخوردارند. به نظر او آموزش اصول شهروندي همراه با سه بعد اجتماعي است: “حقوق مدني و شهروندي مدني” مانند حق برخورداري از آزادي بيان، مالكيت، مذهب،عقيده،حقوق سياسي و… “شهروندي سياسي و حقوق سياسي” مانند حق برخورداري از راي، عضويت و مشاركت سياسي و… “حقوق اجتماعي رفاهي ويا شهروندي اجتماعي و رفاه ” مانند حق برخورداري از رفاه و خدمات اجتماعي،اشتغال، آموزش امنيت، تامين اجتماعي و مانند آن (عاملي،۱۳۸۰). رنر درانديشه هاي خود مفهوم شهروندي و آموزش هاي كه بايد به افراد در اين زمينه داده شود در قالب چهار مولفه جامعه شناختي به عنوان يك واقعيت اجتماعي بيان كرده است. الف- شكل اجتماعي شهروندي: در اين شكل آموزش هايي كه شهروندان دريافت مي كنند از بالا به پايين است يعني دولت به سمت جامعه مفاهيم شهروندي و شهروند مداري را ارائه مي دهد.ب- قلمرو اجتماعي شهروندي: در اين حوزه آموزه هايي ارائه شده كه بيشتر شهروند مداري را به سمت حوزه عمومي ترغيب كرده يا برخي از اين آموزه ها منجربه به شكل گيري حوزه هاي خصوصي شده است.پ- گونه اجتماعي شهروندي: اين مولفه اشاره به آموزش هايي مي كند كه شهروندان را بيشتر حالت فعال در شهروندي بيان مي كند يا به صورت شهروند منفعل تلقي كرده است. ت- محتواي اجتماعي شهروندي:اشاره به تعليماتي مي كند كه تاكيد بر ايفاي وظايف، تكاليف، مسئوليت ها و تعهدات شهروندي كرده و يا معطوف به حقوق و امتيازات شهروندي دانسته است.
بخش ديگري از آموزش شهروندي به عنوان يك واقعيت اجتماعي در انديشه هاي فمينيستي بيان مي شود. پيروان فمينيست عقيده به” آموزش شهروندي جنسيتي” دارند معتقدند كه شهروندي و آموزش هاي آن در عرصه عمومي براي شهروندان يك جامعه بيشتر بيان كننده ويژگي ها و فضائل مردانه است؛ پس آموزش شهروندي در عرصه عمومي برابر با تربيت شهروند مرد مي باشد. و غير شهروند در عرصه عمومي برابر با زن است پس همين مسئله باعث شده كه آزادي مدني، سياسي تاكيد بر آموزه هايي كنند كه زنان را به عنوان شهروندان درجه دوم در جامعه تلقي نكنند. پس در آموزش هاي شهروندي به حقوق و تكاليفي متوسل شده اند كه « اول: اينكه آموزش ها ابزار مهمي براي كسب قدرت و حق تصميم گيري براي زنان باشد دوم: اين آموزش ها ابزاري براي اين باشد كه به كار غيردستمزدي وبي بهاء بر زنان ارزش قائل شده و براي تكاليف اجتماعي وظايف مراقبتي ارزش قائل شوند (فتيزپتريك،۱۳۸۱).
باتوجه به رويكردهاي اجتماعي در حوزه آموزش شهروندي به عنوان يك واقعيت اجتماعي بايد اشاره به اين كرد كه آموزش شهروندي به عنوان يك واقعيت اجتماعي در ساختار فرهنگي جامعه ايران در قالب سه شكل” امتناع شهروندي” كه باعث عدم شكل گيري و تقويت زمينه ها و بستر سازي است كه در دوره هاي حكومتي ايران باستان مشاهده مي شد.” امكان شهروندي”كه متناسب با ظرفيت و پتا نسيل شكل گيري تقويت زمينه ها و بستر سازي شهروندي است كه در حكومت هاي ايران بعد از اسلام تا زمان مشروطه در ايران مي تواند مطالعه شود.” ايجاب شهروندي” كه در اين دوره احساس ضرورت وجود زمينه ها و بستر سازي شهروندي شده كه بعد از انقلاب اسلامي گسترش يافته است كه درحال حاضر چنين فرايندي وجود دارد كه از طرف حكومت به مردم آموزش داده مي شود.
همچنين از سوي ديگر ماهيت گفتمان قانون اساسي و راهبردهاي اساسي جمهوري اسلامي ايران،قوانين مجلس شوراي اسلامي، و راهبردهاي برنامه هاي توسعه اقتصادي و اجتماعي فرهنگي تاكيد بر شهروندي و آموزش هاي آن كرده است. الزامات مدرنيستي ناشي از روح دموكراسي و جمهوري گرايي تاكيد بر آموزش ايجاد شهروندي است كه جمهوري اسلامي از سوي نهادهاي حكومتي كرده است. آموزش ايجاد شهروندي در سه بعد شهروندي مدني يعني آموزش هايي كه ناظر بر اين است كه مردم حق آزادي هاي مدني را دارند، شهروندي اجتماعي بر مبناي اينكه آموزش هايي بايد داده شود ناظر به برخورداري شهروندان از رفاه اقتصادي و اجتماعي، فرهنگي؛ شهروندي سياسي ناظر بر آموزش هايي چون مشاركت مي باشد، از سوي حكومت
در اين سي سال ارائه شده است.همچنين شكل گيري مديريت جنگ در طي دهه اول انقلاب اسلامي باعث ايجاد آموزش و شكل گيري شهروندي مذهبي، ايدئولوژي و انقلابي گرديده است. بعد از پايان جنگ، دولت سازندگي در گسترش آموزش هاي شهروندي اجتماعي و رفاه نقش بارزي داشته است. و دولت اصلاحات در دهه ۷۰و ۸۰ به ايجاد شكل گيري آموزش هاي شهروندي سياسي تاكيد كرده است؛ و تا حال حاضر آموزش شهروندي مدني بسيار كمرنگ در ايران جلوه يافته است.(هاشمي، ۱۳۸۹)
قبل از انتخاب سنگ ساختماني حتما اين مقاله را بخوانيد
پايان نامه مديريت : بررسي اثرات بانكداري الكترونيك در دولت الكترونيك
پايان نامه دلايل عدم استقبال مشتريان از سرويس هاي بانكداري الكترونيك
ضرورت توجه به كيفيت خدمات
پايان نامه مديريت با موضوع انواع پرداخت هاي الكترونيكي
تاريخچه بانكداري الكترونيك در ايران