لوفور، در نقدي كه از هژموني فضايي ارائه ميدهد، توجه خود را بيش از فضاي خصوصي به فضاي عمومي معطوف ساخته است كه زمينهاي خلاق براي زندگي روزمرهي ساكنان خود است. با وجود اين بيتوجهي به دوگانگي عمومي/خصوصي، و هر چند كه او جنسيت را مستقيما وارد تحليل خود از فضا نكرده است، ولي برداشتهايي كه از نظريات او در مورد فضا و زندگي روزمره شده است، قابليت شكل دادن به يك چهارچوب نظري مناسب براي تحليل رابطه فضا و جنسيت را داراست. اين بدان معناست كه در بيشتر فرهنگها، زنان به خصوص زماني كه تنها باشند، نميتوانند از فضاهاي عمومي شهر، مانند پاركها و خيابانها استفاده كنند (ماسي[۱]، ۱۹۹۴). چرا كه آنان به فضاي خصوصي تعلق دارند.
احساس تعلق به فضاي شهري از «استفاده» و «مصرف» فضا حاصل ميشود. استفادهي روزمره از فضاي عمومي شهري مي تواند اين احساس تعلق را در زنان ايجاد كند. چنانچه دوسرتو ميگويد:
«فضا مكانِ كنشيافته است. خياباني كه به لحاظ هندسي توسط برنامهريزان شهري تعريف شده است، توسط پيادهروان و عابران به فضا تبديل ميشود» (۱۹۸۴: ۱۱۷).
احساس تعلق و پيوستگي به فضا ناشي از تجمع دانش، خاطرات و تجربهي بدني حاصل از استفادهي روزمره است. اعمال روزمرهي اختصاص دادن فضا به خود و تكرار آن، سبب رودررويي و به پرسش كشيدن هژموني شهروندي ميشود (سكور، ۲۰۰۴). اگر اين ادعا به رسميت شناخته شود كه فضاها ساختهي توسط شهروندان طي فرايندهاي حركت و فعاليت شهري و كار ساخته ميشود (اسكوبار، ۲۰۰۱: ۱۴۸)، بنابراين زنان به دليل عدم مشاركت در كار و كردارهاي جمعي شهري از توليد فضاها به دور ماندهاند. شهروندي عبارت است از فن سازماندهي فضا و هويتهاي جنسيتي، نقشهاي جنسيتي و قدرت پدرسالاري نشانه هاي رقابتها و مباحثات براي تعلق يافتن به شهر.
براي افزودن مفهوم جنسيت به چهارچوب نظري ارائه شده توسط لوفور ميتوان از ادبيات موجود در جغرافياي فمينيست و نقد فمينيسم سوسياليست از شهر، محيط و فضا استفاده كرد. جغرافياي فمينيست به سازوكارهاي بازپسگيري فضا به نفع زنان در جوامع شهري اشاره مي كند. براي نمونه، كوان (۲۰۰۱) به اين مساله اشاره مي كند كه محدوديتهاي زماني و فضايي بر الگوهاي كاري و محل كار زنان و الگوهاي فعاليت روزمره تاثيرگذار است. تحت تاثير مشكلات فضايي (البته در كنار الگوهاي جنسيتي و فرهنگي) زنان نميتوانند در فواصل دور از محل سكونت خود فعاليت كاري انجام دهند و از اين رو به كارگران خانگي در فضاهاي پيراموني شهري بدل ميشوند.
از طرفي، جريان فمينيسم سوسياليست برخي از عناصر ماركسيسم در نقد نظام سرمايهداري و اهميت تمايزهاي طبقاتي و كار را حفظ مي كند، در حالي كه برخي از ادعاهاي ديگر ماركسيسم مانند اين كه ستم جنسي به لحاظ تاريخي پيامد شكاف طبقاتي است را تاييد نميكند. اين جريان (همصدا با فمينيسم راديكال) معتقد است كه انقياد زنان مقدم بر تكوين جوامع مبتني بر شكل گيري طبقات در نظام سرمايهداري است و نميتواند معلول شكاف طبقاتي باشد (بيسلي، ۱۳۸۵: ۱۰۲-۱۰۰). براي نمونه گراهام گيبسون (۱۹۹۶) در بحث خود پيرامون جنسيت و جغرافيا معتقد است كه تحول فضايي راديكال با تغيير نظام اقتصادي و جايگزين كردن اقتصادهاي محلي به جاي اقتصاد سرمايهداري ممكن ميشود. او معتقد است كه فضا نيز تحت تاثير اين تحول، متحول ميشود. اين تحليل گيبسون در كار لوفور نيز مشاهده ميشود. زيرا او نيز (البته بدون توجه به مسالهي جنسيت) به اين مساله اشاره مي كند كه جغرافياي شهري تحت تاثير يك تقسيمبندي انتزاعي كه اساسا يك برساختهي ذهني است مرزبنديهاي بدون بنياني را در شهر ايجاد مي كند كه شهر را به يك فضاي تكه پاره شده با عناوين مختلف (حوزهها و مناطق شهري) بدل مي كند. اين گونه تقسيمبندي عموما با افزايش كاذب قيمت ملك و زمين در برخي مناطق كه به عنوان مناطق مسكوني ايدهال و يا مناطق تجاري شناخته شده هستند همراه ميشود. در حالي كه در يك اقتصاد محلي كه تمركز فعاليتهاي تجاري (يا سكونت، تفريح و …) را به يك منطقه محدود نميكند، ارزش نسبت داده شده به فضاها نيز به شكل يكدست توزيع ميشود.
اهميت تحليل ماركسيستي در مطالعه جنسيت از دو جهت مهم است: اول اين كه اين تحليل نوعي ديدگاه انتقادي طبقاتي را ايجاد مي كند كه در مطالعه قدرت اهميت دارد و دوم اين كه نگاهي تاريخي-ديالكتيك ايجاد مي كند كه علاوه بر تحليل طبقاتي در تحليل روابط پدرسالاري كه بر موجوديت زنان سلطه يافته است نيز قابل استفاده است. تحليل ماركسيستي در واقع تنها براي تحليل روابط طبقاتي به كار نميآيد و امكان تحليل تمام روابط قدرت را مهيا مي كند (ايزنشتاين،۱۹۷۹
Massey
De Certeau
Secor
Escobar
Kwan
Graham Gibson
قبل از انتخاب سنگ ساختماني حتما اين مقاله را بخوانيد
پايان نامه مديريت : بررسي اثرات بانكداري الكترونيك در دولت الكترونيك
پايان نامه دلايل عدم استقبال مشتريان از سرويس هاي بانكداري الكترونيك
ضرورت توجه به كيفيت خدمات
پايان نامه مديريت با موضوع انواع پرداخت هاي الكترونيكي
تاريخچه بانكداري الكترونيك در ايران