فضاي ادراكشده
مفهوم فضاي ادراك شده از نظريات لوفور برگرفته شده است. در تحليل فضاهاي شهري، از ميان انواع سهگانهي فضاهاي تعريف شدهي لوفوري، فضاي احساسشده و فضاي ادراكشده ميتوانند مورد بررسي جامعهشناختي قرار گيرند؛ علت كنار گذاشته شدن وجه سوم كه فضاي زيسته است، تاكيد لوفور بر اين مساله است كه انسان كامل، به مثابهي كسي كه به غير از قدرت فهم و درك توانايي زندگي كردن را نيز دارد، تنها كسي است كه ميتواند جنبهي سوم فضاي انساني را كه همان «فضاي زيسته» است تجربه كند (اليوت و ترنر، ۱۳۹۰: ۴۱۲,۴۱۱).
لوفور مفهوم انسان كامل خود را با پيوند زدن آراي دو انديشمند بزرگ آلماني ماركس و نيچه شكل ميدهد. انسان كامل كه توسط لوفور طرح شده است، نوعي برداشت ماركسيستي از «ابرانسان» نيچه است (شيلدز، ۱۹۹۹: ۷۱). او تلاش ميكند كه تمام جنبههاي انساني را در نظر گيرد و هم بخشي را كه اجتماع ميسازد و هم انسان به مثابهي بدن جسماني را در بحث خود وارد كند. به هرحال اين مفهوم داراي جنبهي ايدهاليستي است طوري كه ظهور انسان كامل در راستاي تحقق اهداف ماركسيسم، و رها شدن انسانها از انواع از خودبيگانگي است كه حاصل نظام سرمايهداري است. فضاي اداركشده و فضاي احساسشده دو جنبهي واقعي و عيني از واقعيت انساني را از دو ديدگاه مختلف ابراز ميكنند. فضاي احساس شده در ارتباط با برداشتهاي طراحان و برنامهريزان شهري و فضاي ادراكشده در ارتباط با برداشتهاي مردم عادي و ناشي از كنش فضايي است.
اصطلاح سرزندگي، از برداشت وارنا (۲۰۱۱) از نظريهي لوفور برگرفته شده است. وارنا (۲۰۱۱) اصطلاح سرزندگي را به عنوان مفهوم عملياتيشدهي برگرفته از ايدهي حق به شهر لوفور، در تحليل فضاهاي عمومي شهري استفاده كرده است. سرزندگي در اين معنا را لوفور به بهترين شكل ممكن توضيح ميدهد. او معتقد است فضاهاي اجتماعي:
«هم متضاد و هم متكامل هستند؛ تامينكنندهي همزمان نياز امنيت و آزادي، قطعيت و ماجراجويي، سازماندهي كار و تفريح، پديدههاي پيشبينيپذير و پيشبينيناپذير، شباهتها و تفاوتها، انزواها و تضادها، تبادلها و سرمايهگذاريها، استقلال و ارتباطات در چشمانداز طولاني مدت باشند (لوفور، ۱۹۹۶: ۱۴۷).
فضاي اجتماعي جهان مشترك نهادين و مادي است. فضاي ميان افراد كه تسهيلكنندهي حضور همزمان و تنظيمكنندهي روابط اجتماعي است. با حضور داشتن در يك فضا همراه با ديگران است كه داشتن تجربههاي مشترك ممكن ميشود و پيوندي با نسلهاي قبلي (و بعدي) حاصل ميشود كه ناشي از تجربهي يك واقعيت فيزيكي مشترك است (مدنيپور، ۲۰۰۳: ۲۳۵). عوامل اصلي تبيينكنندهي ادراك سرزندگي در اين ديدگاه، احساس امنيت، امكان تفريح در فضاهاي تفريحي و امكان برقراري تعاملات آسان شهري از طريق خدمات ارتباطاتي و حمل و نقل شهري است.
كنترل و نظارت داراي دو بعد سياسي و اقتصادي است. به لحاظ سياسي، هژموني فضايي يكي از انواع هژموني نمادين است كه با ايجاد محدوديت در كنش اجتماعي مداخله ايجاد ميكند. هژموني نمادين كه ناشي از تاثير غيرمستقيم سازوكارهاي سياسي است، بسته به پايگاه اجتماعي-فرهنگي افراد بر آنان اعمال ميشود. هژموني فضايي كه سبب ايجاد فضاي پليسي شده ميشود، احساس ناامني و بيميلي به استفاده از فضاهاي شهري را به همراه دارد. علاوه بر نظارت سياسي، كنترل اقتصادي-سياسي فضاهاي شهري، افراد متعلق به طبقات متفاوت شهري را به شكل يكساني تحت تاثير قرار نميدهد.
۳-۲-۲- حق به شهر
مفهوم حق به شهر از لوفور برگرفته شده است. لوفور مفهوم دو بعد اصلي اختصاصدهي شهر به خود، و مشاركت در شهر را براي حق به شهر معرفي ميكند. عوامل تاثيرگذار بر هر يك از اين ابعاد در اين تحقيق يا مستقيما از نوشتههاي لوفور و يا از ادبيات پيرامون آثار او استخراج شده است.
[۱] Overman
[۲] Shields
[۳] Varna
[۴] Madanipour
جمعه ۲۶ شهریور ۰۰ | ۱۶:۱۴ ۱۰ بازديد
تا كنون نظري ثبت نشده است
قبل از انتخاب سنگ ساختماني حتما اين مقاله را بخوانيد
پايان نامه مديريت : بررسي اثرات بانكداري الكترونيك در دولت الكترونيك
پايان نامه دلايل عدم استقبال مشتريان از سرويس هاي بانكداري الكترونيك
ضرورت توجه به كيفيت خدمات
پايان نامه مديريت با موضوع انواع پرداخت هاي الكترونيكي
تاريخچه بانكداري الكترونيك در ايران