وقتي بحث از مديريت شهر به ميان ميآيد با مجموعهاي از واژگان و عبارت و اصطلاحات مختلف روبرو ميشويم كه برخي از آنها داراي مفاهيم يكساني هستند و برخي به جاي يكديگر به كار گرفته ميشوند. همچنين در زبان فارسي بسياري از اين كلمات و اصطلاحات، لاتين، يك معادل فارسي دارند. نمونههايي از اين واژگان عبارتند از:
Urban Administration City Governance Municipal Government
City Management Urban Government Urban Governance
اگرچه در كشور ما تمام و يا برخي از مفاهيم فوق به اشتباه به جاي يكديگر به كار گرفته ميشوند، اما بايد به خاطر داشت كه مفاهيم فوق داراي يك معنا نيستند. با توجه به تعدد عبارات و واژگان مرتبط، برخي از آنها را به صورت مجزا مورد بررسي قرار ميدهيم.
حكومت شهري: حكمروايي شهري و حكومت شهري دو مورد از عباراتي هستند كه به اشتباه به جاي يكديگر مورد استفاده قرار ميگيرند. حكمروايي شهري[۱] مفهومي گستردهتر از حكومت شهري[۲] دارد. حكمروايي عموماً حالتي را توصيف ميكند كه در آن دولت، جامعه مدني و بخش خصوصي در اداره امور درگير ميشوند. اين موضوع به اين معني است كه اداره امور شهر فقط محدود به دولت (دولت محلي) نبوده و تمامي ذينفعان از جمله دولتهاي ملي و منطقهاي (ايالتي و ولايتي)، بخش خصوصي، سازمانهاي عيردولتي، سازمانهاي اجتماعي، رسانههاي جمعي، انجمنهاي تخصصي و ساير اعضاي جامعه مدني در آن سهيم هستند. از طرف ديگر مفهوم حكمروايي شهري بيشتر بر نهادها و فرآيندها تأكيد ميكند و اين به مفهوم درگير كردن تمامي ذينفعان در فرآيند تصميمسازي در زمينههاي مختلف امور شهري است. [UN-HABITAT, 2004, Page 7-8]
حكومت محلي: بنابر تعريف ارائه شده توسط سازمان ملل متحد[۳]، واژه حكومت محلي به تقسيمبندي سياسي يك كشور و يا يك ايالت (در سيستم فدرال) اشاره دارد كه به وسيله قانون ايجاد شده و كنترل اساسي امور محلي همچون قدرت وضع ماليات را در دست دارد و هيأت اداره كننده حكومتي[۴] چنين موجوديتي به صورت محلي انتخاب ميگردد. [مقيمي، ۱۳۸۲، ص ۳۹]
در تعريف مذكور بر چند نكته كليدي توجه شده است: اولاً حكومت محلي بايستي به وسيله قانون ايجاد شده باشد. ثانياً بر امور محلي كنترل اساسي داشته باشد و ثالثاً هيأت اداره كننده منتخب مردم محل باشد.
بر اساس تعريف توني بايرن[۵] حكومت محلي شامل مديريت امور عمومي هر محله بوسيله يك هيأت اجرايي از نمايندگان مردم محل است. چنين موجوديتي اگرچه در بسياري از موارد تابع حكومت مركزي است ولي از قدرت تصميمگيري قابل ملاحظهاي برخوردار است. [Barney & Griffin, 1983, Page 1]
بر اساس تعريف جان كلارك[۶]- كه از صاحبنظران انگليسي در زمينه حكومت محلي است- حكومت محلي عبارت است از قسمتي از حكومت يك كشور يا ايالت كه عمدتاً با موضوعاتي كه مربوط به اداره امور اهالي يك محل است، به علاوه موضوعاتي كه پارلمان براي آن تعيين ميكند سر و كار دارد و مطلوب آن است كه بوسيله افراد محلي تحت انقياد حكومت مركزي اداره شود. [مقيمي، ۱۳۸۲، ص ۴۱]

بنابر تعريف ديگري، حكومت محلي در شكل توسعه يافته، سازماني است عمومي كه در قسمتي از خاك يك كشوركه داراي قدرت عاليه سياسي يا شبيه آن ميباشد به موجب قوانين عمومي يا خصوصي تشكيل ميشود تا خدمات لازم را در آن محدوده خاص براي مردم ارائه دهد. ويژگيهاي حكومتهاي محلي آن است كه داراي حاكميت يا قدرت عالي سياسي به معناي واقعي نميباشند.. بعلاوه عبارت سازمان عمومي از آن جهت براي حكومتهاي محلي به كار ميرود كه آنها را اولاً از سازمانهاي بخش خصوصي جدا كند و ثانياً آنها از سازمانهاي شبه عمومي يعني سازمانهاي خصوصي كه برخي خدمات عمومي را بر عهده دارند كاملاً متمايز شوند. [شكيبامقدم، ۱۳۸۴، ص ۱۵۳]
بنا بر تعريف، حكومتهاي محلي از عناصر زير تشكيل شدهاند: [مقيمي، ۱۳۸۲، ص ۴۱]
- قلمرو[۷]
- جمعيت
- سازمان دائمي
- هويت قانوني مجزا[۸]
- مستقل از ساير حكومتهاي محلي
- وطايف و قدرت حكومتي
- قدرت جذب درآمد
با توجه به مباحث مطرح شده ميتوان گفت كه حكومتهاي محلي داراي ويژگيهاي زير هستند: [مقيمي، ۱۳۸۲، ص ۴۸- ۵۰]
- حكومت محلي انتخابي است.
- حكومت محلي سازماني چند هدفه است.
- حكومت محلي در مقياس محلي فعاليت ميكند.
- حكومت محلي داراي ساختار تعريف شده است.
- حكومت محلي تحت سيطره اقتدار ملي است.
- حكومتهاي محلي داراي ويژگي خودگرداني هستند.
- حكومت محلي داراي سيستم نرخگذاري مالياتي است.
مديريت شهري: از مديريت شهري تعاريف مختلفي ارائه شده است. بايد به ياد داشت كه تعريف مديريت شهري با توجه به نوع حكومتهاي مختلف، تعاريف مختلفي دارد. در بسياري از كشورهاي جهان مديريت شهري به عنوان زيرمجموعهاي از جكومت محلي[۹] تعريف شده و به آن شهرداري گفته شده است. روشن است كه مشخصات و ساختار شهرداري (مديريت شهري) از كشوري به كشور ديگر تفاوت دارد و هر جامعهاي با توجه به ساختار اقتصادي، اجتماعي و سياسي خود تعريف يا تلقي خاصي از مديريت شهري دارد. بر خلاف كشورما، در بسياري كشورها، شهرداريها در واقع نوعي حكومت محلي به شمار ميروند.
بنابر تعريف ارائه شده در “كتاب سبز راهنماي شهرداريها در ايران”، مديريت شهري عبارت است از اداره سازماني غيردولتي كه براي برآورده كردن نيازهاي مشترك شهروندان در سطح شهر، از طرف آنان و مطابق با قانون تأسيس ميگردد و در محدوده فعاليت خود استقلال سازماني دارد. [سعيدنيا، ۱۳۸۳، ص ۲۷] اگر شهر همچون سازماني در نظر گرفته شود، لازم است در رأس آن عنصري براي برنامه ريزي آينده و اداره امور كنوني قرار گيرد. اين عنصر را ميتوان مديريت شهر ناميد.
بنا بر تعريف ديگري، مديريت شهري مجموعهاي از سياستها، طرحها، برنامهها ورويههايي است كه به دنبال اطمينان يافتن از انطباق و هماهنگي رشد جمعيت با ميزان دستيابي به زيرساختهاي اصلي، سرپناه و كار است.. [Davey, 1993, Page ix]
شهرداري: شهرداري از جمله تأسيسات محلي غيرمتمركز است. شهرداري سازماني است كه در محدوده شهر براي رفع آن دسته از نيازهاي عمراني و رفاهي مردم كه جنبه محلي دارد و نيز براي ايجاد و اداره تأسيسات شهري مربوط به نيازهاي مردم همان محل تشكيل ميشود. [طاهري، ۱۳۷۷، ص ۱۲۰]

شهرداري سازماني است كه سكنه شهر، با بهره گرفتن از حقوق طبيعي خود و اختياري كه كه قانون به آنها اعطا كرده است، به منظور ايجاد و اداره كردن تأسيات عمومي و وضع و اجراي نظاامات شهري و تأمين نيازهاي مشترك محلي به وجود ميآورند و به آن اختيار و نمايندگي ميدهند تا هزينه خدماتي را كه به عهده آن واگذار شده است با روشهاي منطقي و عادلانه بين سكنه شهر و استفاده كنندگان توزيع و سرشكن كرده و از آنها وصول كند و اگر هريك از آنها از پرداخت سهمي كه بايد پرداخت كنند خودداري كند يا نظامات شهري را رعايت نكند، با بهره گرفتن از قوه قهريه كه به حكم قانون از سوي مردم شهر به آن داده شده است آنها را وادار به پرداخت سهم خود و رعايت نظامات و مقررات شهري كنند. [هاشمي، ۱۳۶۹، ص ۸۵]
۲-۲-۲- وظايف مديريت شهري
روندينلي چهار وظيفه براي مديريت شهري بيان ميكند.
- تأمين زيرساختهاي حياتي براي عملكرد موثر شهرها
- فراهم آوردن خدماتي كه باعث توسعه نيروي انساني، بهبود بهرهوري و ارتقاء سطح استاندارهاي زندگي سكنه شهرها شوند.
- كنترل آن دسته از فعاليتهاي بخش خصوصي كه بر رفاه، سلامت و ايمني جمعيت شهري تأثيرگذار است.
- تأمين خدمات و ايجاد تسهيلات مناسب كه به حمايت از فعاليتهاي مولد پرداخته و زمينهساز فعاليت بخش خصوصي در محيط شهري است.
خدمات شهري ممكن است توسط نهادهاي بخش خصوصي يا دولت ارائه شوند. اگر خدمات شهري توسط دولت تأمين شوند امكان ارائه بهتر آنها توسط بخش خصوصي وجود دارد. در و.اقع مداخله دولت در ارائه خدمات شهري در صورتي لازم است كه سازمانهاي بخش خصوصي توانايي تأمين خدمات لازم را در سطح مورد نياز براي تأمين رفاه عمومي دارا نيستند. اين موضوع ممكن است به يكي از دلايل زير اتفاق افتند: [هاشمي، ۱۳۶۹، ص ۱۳]
- وقتي خدمات مورد نظر جزء خدمات منافع عمومي باشد و امكان محاسبه و تعيين هزينه ارائه خدمات به درستي وجود ندارد. همچنين در برخي موارد امكان محاسبه هزينه وجود دارد اما خدمات ارائه شده بيشتر از آنكه جنبه سودرساني شخصي داشته باشد در خدمت منافع عمومي است، در چنين حالتي فرد خدماتگيرنده علاقهاي به پرداخت هزينه خدمات نخواهد داشت.
- تحميل تمام هزينه هاي ارائه خدمت به فرد خدماتگيرنده، مانع از دسترسي عادلانه تمامي سطوح درآمدي مردم به خدمات مورد نظر ميشود.
- تأمين خدمات مستلزم سرمايه زيادي است كه بيشتر از منابع در اختيار بخش خصوصي است و اينكه بازگشت سرمايه، بسياز كم، داراي ريسك فراوان و مستلزم طي زمان طولاني است.
- بخش خصوصي توانايي تأمين خدمات را دارد اما با توجه به شرايط خاص حاكم بر محيط (حجم زياد سرمايهگذاري ويا تخصصي بودن كار) امكان رقابت از ساير سازمانهاي بخش خصوصي گرفته ميشود. در چنين شرايطي مداخله دولت لازم است زيرا از ارائه انحصاري خدمات جلوگيري ميكند.
صرفنظر از تنوع و تفاوت در نظامهاي اجتماعي و سياسي شهرهاي مختلف دنيا، ميتوان وظايف شهرداريها را به صورت زير تقسيمبندي نمود: [سعيدنيا، ۱۳۸۳، ص ۳۶]
- برنامه ريزي شهري، شامل وضع ضوابط و مقررات در تهيه نقشههاي توسعه شهري، نوسازي و بهسازي شهر، اختصاص فعاليتها به بخشهاي متفاوت شهر در قالب ضوابط حوزهبندي
- وظايف عمراني، شامل ساخت خيابانها و راههاي جديد، تعمير و نگهداري خيابانها و راههاي موجود، ساخت پلهاي درونشهري و …
- وظايف خدماتي مانند تأمين آب، برق، فاضلاب، گاز، حمل و نقل عمومي
- تأمين بهداشت شهري شامل جمعآوري و دفن زباله، نظافت شهري، ايجاد كشتارگاه، نظارت بر تهيه و عرضه مواد غذايي
- خدمات اجتماعي مانند ساخت نوانخانهها، بيمارستانها، مهدهاي كودك، آسايشگاههاي سالمندان
- وظايف ايمني شامل مبارزه با آتشسوزي و حوادث- اعم از مترقبه يا غيرمترقبه- سرپرستي نيروي پليس شهر
- وظايف فرهنگي شامل ايجاد كتابخانه، تأسيس انجمنهاي فرهنگي، بايگاني نوار و فيلم، موزهها، نمايشگاهها، تأترها، سينماها، كنسرتها، جشنوارههاي فرهنگي و هنري
- ارتقاي محيطزيست شهري شامل ساخت پاركهاي درونشهري، تأمين فضاي سبز
- وظايف نظارتي مانند نظارت بر امور ساختماني و شهرسازي
ذكر اين نكته لازم است كه مديريت شهري و شهرداري در ايران كه داراي اختيار و استقلال عمل نيست و حيطه وظايف و عملكرد آن محدود است. در بسياري از شهرداريهاي كشورهاي مختلف دنيا، آموزش پرورش، بهداشت، امنيت، امور فراغت و رفاه اجتماعي بر عهده شهرداري است. در واقع در ايران شهرداريها تنها در زمينههايي مشخص اختيار دارند زيرا هريك از وزارتخانهها با تأسيس ادارات محلي، امور مربوط به خود را سازماندهي و هدايت ميكنند و در اين زمينه ارتباط خاصي با شهرداري ندارند. اينچنين وضعيتي مشكلات خاص خود را به همراه دارد، از اين رو در شهرهاي ايران شهرداريها به تنهايي مديريت شهر را بر عهده ندارند، بلكه همه نهادها به نوعي در اداره شهر اثرگذارند.
[۱] Urban Governance
[۲] Urban Government
[۳] United Nation (UN)
[۴] Governing Body
[۵] Tony Byrne
[۶] John J. Clarke
[۷] Territory
[۸] Separate legal identity
[۹] Local Government
[۱۰] Rondinehli
قبل از انتخاب سنگ ساختماني حتما اين مقاله را بخوانيد
پايان نامه مديريت : بررسي اثرات بانكداري الكترونيك در دولت الكترونيك
پايان نامه دلايل عدم استقبال مشتريان از سرويس هاي بانكداري الكترونيك
ضرورت توجه به كيفيت خدمات
تاريخچه بانكداري الكترونيك در ايران