ناهيد يوسفپور، عليرضا آقايوسفي**
چكيده
هدف: پشوهش حاضـر بـا هـدف بررسـي تـ أثير قصـه گـويي در كـاهش درد كودكـان صـورت گرفتـه اسـت، بدين منظور تأثير قصهگويي در كاهش درد كودكان مبتلا به لوسمي مورد بررسي قرار گرفت.
روش: در راسـتاي هـدف فـوق از بـين )۳۳۲ نفـر( كودكـاني كـه در بيمارسـتان كودكـان تبريـز در سـال ۱۳۹۲ جهـت درمـان بيمـاري لوسـمي بسـتري شـده بودنـد تعـداد ۳۲ نفـر كـه ۱۴ نفـر دختـر و ۱۶ نفـر پسـر در دامنـه سـني ۳-۶ سـال بودنـد، انتخـا و بـه صـورت تصـادفي در دو گـروه آزمـايش و كنتـرل جـايگزين شدند. علت بسـتري شـدن اعضـاي هـر دو گـروه يكسـان بـوده، ولـي گـروه كنتـرل فقـط درمـان دارويـي دريافت ميكردند، اما گروه آزمـايش همـراه بـا دارو درمـاني، قصـه درمـاني هـم دريافـت مـي كردنـد و هـر روز ميزان داروي مسكن تزريق شده به هر دو گروه به دقت يادداشت ميشد.
يافتـههـا: نتـاي تحليـل كواريـان نشـان داد كـه بـين گـروه كنتـرل و آزمـايش در ميـزان اسـتفاده از دارو پ از قصهگـويي تفـاوت معنـي داري وجـود داشـت، و بـه ديگـر سـخن، گفـتن قصـه موجـب كـاهش ميزان مصرف داروي مسكن در كودكان بيمار شده بود.
نتيجهگيري: يافتهها نشان ميدهنـد كـه، بـ ه علـت كـاهش درد آنهـا نيـاز بـه مسـكن نيـز كـاهش پيـدا كـرده است. بنابراين ميتوان نتيجـه گرفـت كـه قصـه گـويي يـا قصـه درمـ اني باعـث كـاهش درد در كودكـان مبتلا به لوسمي ميشود.
كليدواژهها: قصهگويي، كاهش درد، لوسمي كودكان.
دانشجوي دكتري دانشگاه پيامنور )نويسنده مسئول( yosefpoor@yahoo.com
** دانشيار دانشگاه پيامنور.
مقدمه
كودكان با درد بيگانه نيستند از همان روزهاي اولتولد جهت خونگيري و واكسيناسيون و در طي دوران كودكي در اثر بيماريهاي شايع دوران كودكي و يا بروز حوادث، وقايع دردناكي را تجربه ميكنند انجمن بينالمللي درد، درد را به صورت يك احساس ناخوشايند از تجربه حسي يا عاطفي در رابطه با آسيب واقعي يا قوي در مسائلي مانند آسيب تعريف كرده است. )اللهياري و الحاني، ۱۳۰۰(
توانايي كودك در درك و فهم درد با سن آنها تفاوت ميكند. )مك گارث۱ و گرين ،۱۹۰۹( كودكان كوچكتر در مقايسه با كودكان بزرگتر درد بيشتري را در مورد رويه هاي مشابه مانند سوراخ كردن وريد نشان ميدهند. )بورناكي۰، ۱۹۹۷(
از نظر ونگ۳ بيماري و بستري شدن اغلب اولين بحرانهايي هستند كه كودك با آنها روبهرو ميشود. )هوكنبري۴، ۰۲۲۳( به خصوص در سال-هاي اوليه كودكان به بحران حاصل از بستري شدن و بيماري حساس هستند. تحقيقات نشان ميدهد كه در سرطانشناسي طب اطفال، درد علامتي است كه كودكان بيش از همه از آن مي-
ترسند. )وينر۰، هرش۶، كازاك۷، ۰۲۲۶( اقدامات
دردناك متعددي روي كودكان مبتلا به سرطان
۱٫ M.C Garth P .G.; Grain, K. D.
۲٫ Bournaki, M-C.
۳٫ Wang
۴٫ Hokenberry, M. J .
۵٫ Wiener, L. S.
۶٫ Hersh, S. P.
۷٫ Kazak, A. N.
صورت ميگيرد. )بلونت۰، مك كورنيك۹، مك
لارن۱۲، ۰۲۲۰( يكي از اقدامات تشخيصي و درماني در سرطان طب اطفال، نمونهگيري از مايع مغزي نخاعي۱۱ (LP) است كه هم به منظور اهداف تشخيصي و هم اهداف درماني و ارائه دارو از طريق تزريق آن به غلاف نخاعي۱۰ (TT) مورد استفاده قرار ميگيرد. )كرونان۱۳، ويلي۱۴، ۰۲۲۰( مديريت درد يكي از حقوق مهم كودكان و يكي از اولويتهاي درمان است. تسكين درد از بروز عواقب ناگوار و عوارض جدي پيشگيري ميكند و نويدبخش رشد و تكامل طبيعي نسل آينده است. با توجه به اينكه انجمن بينالمللي درد، درد را يك احساس پنهان و تجربه هيجاني مرتبط با آسيب بافتي حاد يا بالقوه ميداند. اين تعريف درد را به عنوان يك تجربه زيستي- رواني و علامت تخريب بافتي مورد تأكيد قرار
ميدهد. )استرانگ، جي۱۰، ۰۲۲۰( درد كودكان داراي بازتا اجتماعي مهمي نميباشد و به دليل همين مسئله انگيزه كافي براي انجام تحقيقات لازم در زمينه اين مشكل در كودكان فراهم ننموده است. )الحاني، ۱۳۰۴(
درد به عنوان پديدهاي زيستي، رواني ،۹۲ اجتماعي با بسياري از ابعاد روانشناختي، زمينه-هاي فرهنگي، نشادي و وضعيت اقتصادي انسان ،روابط پيچيده و چندگانهاي دارد. )ترك دني ،
۸٫ Blount, R . L.
۹٫ McCormick, M. L.
۱۰٫ Maclaren, J. E.
۱۱٫ lumbar puncture
۱۲٫ Intrathecal medication
۱۳٫ Cronan, K. M.
۱۴٫ Wiley, J. F.
۱۵٫ Strong, J.
رودي، ۱۹۰۷( كودكان از نظر قدرت شناخت ،تكامل رواني، شخصيت، شرايط بيماري و پاسخ به اقدامات دردناك باهم تفاوت دارند. )رنه مانورن و ليندا۱، ۰۲۲۳( پ با توجه به اينكه تسكين درد كودكان حائز اهميت است و عدم تسكين درد منجر به تغييرات مهمي در كيفيت زندگي شامل خوردن، عادات خوا ، اعتماد به نف ، ترس، افسردگي و نااميدي ميشود و روند رشد و تكامل طبيعي كودك را مختل ميكند و استرس حاصل از آن نيز موجب اختلال در سيستم هاي فيزيولوژي بدن ميشود و توانايي مقابله با اثرات آن در تعيين سلامتي افراد مهم ميباشد و كودكان در هر سني كه باشند استفاده از روان درماني فردي و گروهي، خانواده درماني ،مشاوره حمايتي و آموزشي همراه با دارو درماني مؤثرتر ميباشد. )هوكنبري، ۰۲۲۳(
يكي از روشهايي كه ميتواند با توجه به سن و خصوصيات كودكان در كاهش درد تأثيرگذار باشد قصه درماني۰ است كه جزء درمانهاي روانشناختي به حسا ميآيد. قصه ،۹۴ يكي از انواع هنر درماني است. هنر درماني از انواع رواندرماني است كه كمك ميكند افراد نسبت به افكار و هيجانهاي خود، آگاهتر شوند و بر چالشهاي دروني و بيروني خود غلبه كنند.
)شارف۳، ۱۳۹۲( هنر درماني به طور كلي ميتواند نتاي سلامت بيماران، پيروي از درمان و كيفيت زندگي را بهبود بخشد. پشوهشهاي متعدد نشان داده است كه هنر درماني منافع زيادي شامل
۱٫ Renee C.B. ; Manowrren, Linda, S.
۲٫ Narrative therapy
۳٫ Sharef
منافع جسمي، رواني و عاطفي در درمان و بهبودبيماري دارد. علاوه بر اين داده هاي اخير نشانميدهد كه برنامههاي هنردرماني منجر به اقامتكوتاهتر در بيمارستان، نياز كمتر به دارو و عوارض كمتري براي بيماران ميشود. )ريدنو۴، ۱۹۹۰( همچنين هنردرماني ميتواند هزينه هاي قابل توجهي از بيماري و بستري شدن در بيمارستان را براي بيماران و خانواده هاي آنان كاهش دهد. )همان، ۰۲۲۹( همچنين هنردرماني ميتواند به ارائۀ مهارتهاي مقابلهاي بپردازد. در يك مطالعه از كودكان مبتلا به لوسمي، فيور – اسكاكو۰ و همكارانش )۰۲۲۱( به بررسي اثـربخشي برنـامه هنر درماني براي تروي مهارتهاي مقابله با استرس در كودكان مبتلا به لوسمي كه به طور منظم تحت روش هاي درماني دردناك و آزاردهنده قرار ميگرفتند، پرداختند .فيور – اسكاكو و همكارانش برنامهاي را به منظور كاهش اضطرا ، ترس و اضطرا مزمن عاطفي در جمعيت مبتلا به لوسمي ارائه دادند .
آنها دريافتند كه هنر درماني به اين كودكان كه درگير روش هاي درماني تهاجمي هستند كمك ميكند. در مقايسه با گروه كنترل بيماران در هنر درماني افزايش معناداري در رفتارهاي مثبت و كاهش قابل توجهي در ميزان اضطرا داشتند. به طور خاص اين كودكان مقاومت كمتري براي
درمان نشان دادند. هنر درماني همچنين براي پدر و مادرها مفيد بود. زيرا پ از برقراري ارتبا با هنر درمانگر و يادگيري مهارتهاي مقابلهاي ،
۴٫ Ridenour, A.
۵٫ Favara –Scacco, C.
والدين احساس اعتماد به نف بيشتري در
توانايي خود براي كمك به فرزندانشان در مقابلهبا بيماريشان داشتند. )فيور- اسكاكو، اسكيليرو۱، اسميرنه۰، دي – كاتالدو۳، ۰۲۲۱( امروزه روش هاي
روانشناختي هم به صورت جداگانه و هم به صورت توأم با ساير روش هاي پزشكي، در درمان درد مزمن مورد استفاده قرار ميگيرد. رويكردهاي قصهگويي يا داستانگويي براي درك رفتار انسان طي سالهاي اخير رشد داشته و با تأثيرگذاري آنها بر احساسات اندوهناك قصهها را جز كامل كننده زندگي كودك به عنوان يك تكنيك اصلي ،وارد جلسه روان درماني ميكند. )تويسركاني، روايي، يونسي، يوسفي لويه، ۱۳۰۷(
سنت قصهگويي به اندازه عمر انسان قدمت دارد داستانها مجموعهاي از شخصيتها، روابط ،ارزشها و معرفتها ميباشند كه هر انساني با شنيدن يك روايت يا داستان از قهرمانهاي آن الگو ميپذيرد. قصهها به مرور زمان جزئي از ناخودآگاه جمعي انسانها و فرهنگها ميشوند.
)نازي ديزجي، كشتكار قلاتي، پرويزي ،۱۳۰۹(
قصهگويي يكي از بهترين شيوه ها در مشاوره با كودكان است و آنان ميتوانند با احساسات و افكار و رفتارهايي مقابله كنند كه هنوز نميتوانند با مشاور خود به طور مستقيم دربارۀ آنها صحبت كنند.
در فرايند «قصه درماني» تلاش بر اين است كه كودكان نسبت به احساسات و افكار خود آگاهي بيشتري پيدا كنند به خصوص نسبت به شيوه هاي
۱٫ Schilirò, G.
۲٫ Smirne, G.
۳٫ Di Cataldo, A.
رويارويي خودشان با مشكلاتي كه با آن درگيرشدهاند شناخت به دست آورند. با تعارضها واحساسات دردناكشان روبهرو شوند و آنها را درخلال قصه ابراز كنند و قصۀ متفاوتي با سناريوي جديدي از خود بسازند و با يك قصۀ خو به كودك ميفهمانيم كه ضعيفترينها هم راهي براي موفقيت خواهند يافت يا قويترين قهرمانان هم دچار مشكلات و بدبختي خواهند شد اما توانايي و امكانات راهحل دربارۀ گشايش مشكلات را چگونه مييابند و از آنها رهايي مييابند.
مروري بر ادبيات موضوع نشان ميدهد كه رويكردهاي داستاني در روانشناسي تاكنون بر چند محور زير متمركز بودهاند:
۱٫ استفاده از قصه به مثابۀ يك فن درماني در روان درماني فردي و خانوادگي.
۰٫ استفاده از قصه به عنوان ابزاري تشخيصي.
۳٫ استفاده از قصه در حكم روشي براي آموزش و پرورش تواناييهاي كودكان.
بر همين اساس برخي پشوهشگران از قصه و توانايي قصهگويي كودكان به عنوان ابزاري براي ارزيابي باليني استفاده كردهاند. )يوسفي لويه،
۹۹ )۱۳۰۰
اريكسون۴ )۱۳۰۰( نيز قصه را تلقين شفابخش ميداند كه كاهش اضطرا كودك را موجـب مـيشود به گونهاي كه از طريق همسانسازي با شخصيتها يا موقعيتهاي يك قصه، او را در كشف عواطف خود و ديگران ياري ميكند.
بندورا۰ ۱۹۹۰ )به نقل از همايي، كجباف، سيادت ،
۱۳۰۰( نيز معتقد است، كودكان با ديدن كساني كه
۴٫ Erikson
۵٫ Bendora
رفتارهاي تحسينبرانگيز دارند و گوش كردن بهحرفهاي آنها، از طريق پسخوراند، به ارزشاعمال و رفتار خود برميآينـد چـرا كه زبـانقصههاي شب، زبان نماد و رمز و راز است و تنها نماد است كه ميتواند در ناخودآگاه كودك تأثيري ماندگار بگذارد و او را از وحشت مواجهه با واقعيت بي رحم و عريان حفظ كند و در عين حال نوعي تصفيه و تزكيۀ عاطفي – هيجاني در او پديد آورد. به طوري كه با همذات پنداري با قهرمان قصه )خود را جاي قهرمان انگاشتن( بتواند بر اضطرا هاي موهوم خود غلبه پيدا كند و به نوعي تخليه هيجاني دست يابد. )يثربي ،۱۳۰۰(
تأثير قصهگويي در درمان اختلالهاي روانشناختي كودكان، روش مؤثري در آموزش و كاهش نشانه هاي اختلال اضطرابي بوده است.
)يوسفي لويه، متين، يوسفي لويه، ۱۳۰۷؛ والي ،
۱۳۰۶( در فرايند قصه درماني، به منظور اينكه به طور كامل تجربيات فرد تحت پوشش قرار گيرد ،بايد در سه فعاليت دوباره ارزشيابي، نسبت دادن معنا و وحدت دادن به تجربيات در حيطۀ زندگي درگير شود. )پيترسون و بول و پروپست و ديتنگر ،
)۰۲۲۰ ۹۶
انحراف ذهن روشي است كه با بهره گرفتن از آن، توجه فرد به محركهاي غير دردآور محيط مجاور جـلب مـيشود و از ناراحتـي منحرف ميشود. )فرناندز ،۱۹۰۶( ذهن ما به چندين روش ،نظير نگاه كردن به تصوير، گوش كردن به صداي يك نفر، آواز خواندن، شمردن تيرهاي سقف ،بازي ويديويي يا حل مسائل رياضي، از راهبردهاي انحراف ذهن، به خصوص در مورد كاهش درد، نظير آنچه در فرايندهاي پزشكي يادندان پزشكي روي ميدهد ،مؤثرند، اما در عينحال آنها در شرايط خاصي نيز ميتوانند به رهايياز درد مزمن منجر شوند. برنامه درماني لوسمي ،با بستري كردن بيمار آغاز ميشود كه در آن بيمار، براي دستيابي به بهبود كامل، تركيبي از داروها را به مقدار زياد مصرف ميكند. )آيسر۱،
۱۹۰۰؛ ويليامز۰، ۱۹۹۲(
محققان دريافتهاند كه با بهره گرفتن از روش هاي رواني مثل نشان دادن فيلم يك كودك كه در آزمايش آسپيراسيون مغز استخوان درد را به خوبي تحمل ميكند و آموزش روش هاي تمركز بر ساير چيزها، درد و ناراحتي كودكان كاهش مييابد. )جي، اليوت، كاتز و اسپيگل، ۱۹۰۷؛ جي و همكاران ،۱۹۰۰(
نتاي تحقيقات نشان ميدهد كه درد منحرف ميشود. )سارافينو ادوارد. ،۳، ۰۲۲۰(
پرستاران تمايل دارند كه روش هاي غير دارويي كنترل درد را به كار ببرند. روش هاي غيردارويي كنترل درد با توجه به سن كودك ،شدت درد و درجه رشد و تكامل كودكان انتخا ميشود. تحقيقات انجام شده بيانگر كارايي و تأثير بالاي روش هاي درمان روانشناختي است. )دونال
ونگ۴ و همكاران ،۰۲۲۳؛ فرانك لانگ پورتر۰، ۱۹۹۹(
پشوهشهاي مختلف درباره قصهگويي بر كاهش مشكلات رواني و رفتاري تمركز نمودهاند تا مشكلات فيزيكي و كاهش درد، مثلا مطالعه
۱٫ Eiser,C.
۲٫ Williams,C.J
۳٫ Sarafino. Edward,P.
۴٫ Donna L. Wong
۵٫ Fran Lang Porter
شتمن۱ )۱۹۹۹( در قالب برنامهاي براي كاهشپرخاشگري در پسراني كه به عنوان پرخاشگرشناخته شده بودند، برنامه كاربرد قصه در كلاستگلاس وروتمن۰ )۰۲۲۱(، براي كاهش رفتارهاي خشونتآميز كودكان در كلاس درس، برنامه كروسول۳ )۰۲۲۱، به نقل از هفنر۴، ۰۲۲۳( براي كمك به مراجعان ده ساله تكانشي جهت درك مقدمات رفتار و نتاي آن، همچنين مطالعه راحيل۰ )۰۲۲۰(، بر روي اثربخشي يك برنامه قصه محور در بهبود كفايتهاي اجتماعي و مهارتهاي رابطه با همسالان در كودكان داراي ناتوانيهاي هيجاني كه در آن از قصه به عنوان وسيلهاي براي مشكلات اجتماعي رايجي كه كودكان در مدرسه با آنها برخورد دارند و پرورش مهارتهاي گزينش و كاربرد راهبردهايي براي حل اين مشكلات استفاده شده بود.
همچنين پشوهش پراسكو )۰۲۱۲( نشان داد قصه درماني شناختي رفتاري نااميدي بيماران روانپريش حاد را كاهش ميدهد. از طرف ديگر ،كودكان دبستاني ميتوانند مفاهيم اميدواري و نااميدي را در داستانها درك كنند.
طبق پشوهش فرانكسيز )۰۲۲۰(، اكثر كودكان دبستاني شركتكننده در پشوهش، اميدواري و نااميدي را موضوعاتي قابل تغيير و شخصيت اميدوار داستان را شادتر از همتاي نااميدش مي-دانستند. مالكا )۰۲۱۲(، در پشوهشي نشان داد فعاليتهاي خلاق مانند قصهگويي باعث كاهش
۱٫ Shechtman
۲٫ Hedwig Teglasi, H. & Rthman, L.
۳٫ Creswell. C.
۴٫ Heffner, M.
۵٫ Rahill, S.A.
تنهايي كودكان آسيبديده هيجاني و تسهيلسلامت روان ايشان ميشود.
در ايران نيز چند پشوهش معدود اثربخشيكاربرد قصهگويي را به عنوان تكنيكي براي آموزش راهبردهاي اجتماعي به كودكان داراي مشكلات رفتاري – عاطفي، پرخاشگري )سيدي، ۱۳۰۰(، اختلالهاي يادگيري )يوسفي لويه و متين،
۱۳۰۰(، اختلالهاي رفتاري آشكار )چهارمحالي ،
۱۳۰۰( و كاهش پرخاشگري )نصيرزاده و روشن ،
۱۳۰۹( نشان داده تأثيـر آن را مثبت ارزيـابي كردهاند. اما از آنجايي كه درد تنها مسئله فيزيكي نيست بلكه مسئله رواني و اجتماعي در آن نقش دارد جاي دارد كه تنها به درمانهاي دارويي توجه نشود و از درمانهاي رواني نيز استفاده شود و با ابزارهايي كه براي كودك مؤثرتر است به روش هاي كنترل درد مورد توجه قرار گيرد. جنبه نوآوري اين پشوهش در اين است كه براي كاهش عوارض ناشي از داروهاي مسكن مختلف توانسته است با بهره گرفتن از روش قصهگويي ميزان درد را در كودكان مبتلا به لوسمي كاسته و به تبع آن باعث كاهش مصرف داروي مسكن شود.
۹۱
روش
طرح پژوهش: با توجه به اينكه مراحل انتخا نمونه، شامل انتخا تصادفي نمونه و جايگزيني آزمودنيها در گروه كنترل و آزمايشي به شيوه تصادفي، موجب آزمايشي بودن طرح ميگردد .
پشوهش حاضر يك مطالعه آزمايشي با طرح پيشآزمون پ آزمون با گروه كنترل بود كه در بيمارستان كودكان تبريز بر روي بيماران مبتلا به لوسمي اجرا شد.
آزمودنيها: در اين پشوهش، جامعه آماريشامل كليه ۳۳۲ نفر از كودكان بستري دربيمارستان كودكان شهر تبريز در سال ۱۳۹۲ بود كه به علت بيماري لوسمي بستري شده بودند.
سرطان لوسمي حاد شايع ترين نوع سرطان در كودكان است. اين بيماري در هر دو جن و در هر سني بروز مي كند ولي در جن مذكر شايع تر است. بيشترين ميزان بروز لوسمي لنفوسيتي حاد بين سنين ۰-۰ سال رخ مي دهد. از بين اين كودكان تعداد ۳۲ نفر كه ۱۴ نفر دختر و ۱۶ نفر پسر در گروه سني بين ۶-۳ سال بودند و به عنوان نمونه آماري به صورت تصادفي ساده انتخا شدند و به صورت تصادفي به دو گروه آزمايشي و گروه كنترل تقسيم شدند .
ابزار: ابزار اين پشوهش شامل قصههاي كودكانه بود. محتواي اين قصهها درباره مقاومت در برابر سختيها و خوشبيني بود، كه فقط براي گروه آزمايش در روز ۰ بار توسط پشوهشگر برايشان خوانده ميشد جدا از اينكه درمان ۹۹ دارويي هم دريافت ميكردند و همچنين ميزان داروي مسكني را كه هر دو گروه دريافت مي-كردند در هر روز توسط پرستار بخش در پرونده بيمار به دقت يادداشت ميشد .لازم به توضيح است كه از آنجايي كه سن آزمودنيها پايين بود ،امكان استفاده از پرسشنامه ميسر نبود و با توجه به ذهني بودن پديده درد، شيوه ديگري براي سنجش درد وجود نداشت. علاوه بر اين ميزان داروي مسكن تجويزي براي تمام كودكان مبتلا به لوسمي به شيوه روتين و يكسان انجام نگرفته
و با توجه به نظر پزشك در زمينه وجود درد دربيمار و همچنين اظهارات بيمار جهت داشتن درد انجام ميگيرد از اين شاخص )ميزان مسكن مصرفي( به عنوان ميزان درد استفاده گرديد.
روش اجراي پژوهش: ابتدا محقق با هماهنگي مسئوولين بيمارستان به بيمارستان مراجعه و با توجه به ليست كودكان مبتلا به لوسمي با زوج و فرد كردن شماره هاي ليست آنان را به دو گروه تقسيم نموده و شماره هاي فرد به صورت تصادفي به عنوان گروه آزمايشي و شماره هاي زوج به عنوان گروه كنترل انتخا شدند و با همكاري پزشكان در جمعآوري ميزان دوز داروي مصرفي و نيز با ايجاد ارتبا با كودكان و جلب رضايت آنان در خواندن داستان ،پشوهشگر به مدت ده روز، همه روزه در بيمارستان كودكان تبريز براي كودكان مبتلا به لوسمي كه به صورت تصادفي در گروه آزمايش قرار گرفته بودند در دو وعده صبح و بعد از ظهر قصه خواندن را اجرا نمود. به اين ترتيب كه قصهها به زبان آذري براي كودكان گفته ميشد و گاهي نيز به سؤالات كودكان درباره قصهها پاسخ داده ميشد. قبل از گفتن قصهها محقق از قبل قصهها را خوانده و به آنها تسلط پيدا كرده بود زيرا يكي از فنون قصهگويي اين است كه قصهگو كاملار با قصه آشنا بوده و به راحتي آن را به كودكان منتقل كند همچنين بتواند با قصه خودش را هماهنگ نمايد .درمان گر بر مبناي اطلاعات به دست آمده از شرح حال و معاينه وضعيت رواني، و پرونده پزشكي نيازهاي فردي، تعارضها، نگرانيها و عوامل فشارزا را در هر يك از آزمودني ها شناسايي مي كند و پ از آن قصه-هايي را به كار ميبرد كه قهرمانان آنها مشكلاتيمشابه مشكلات آزمودنيها داشتهاند. قصه ها بهگونه اي انتخا مي شوند كه قهرمان قصه ها ،مهارت ها و شيوه هاي رويارويي تازه اي را براي غلبه بر مشكلات به كار مي برند. پايان همۀ قصه ها هميشه مثبت و پر از موفقيت است و به جاي ضعف ها و نااميدي ها بر توانمندي، قدرت و اميدواري و راهحل هاي اثربخش تأكيد شده است.
جلسه اول به معارفه و توجيه كودكان، برقراري ارتبا مناسب ميان درمانگر و كودكان اختصاص يافت. در طي اين جلسه درمانگر و كودكان به شيوه درمان، هدف و روش قصهگويي پرداختند.
در ابتداي جلسه دوم قصهاي با محوريت ايجاد اميد و خوشبيني و موفقيت در كودكان گفته شد. همچنين از كودكان خواسته شد تا در قصه-گويي شركت كنند. به اين ترتيب كه بعد از بيان قصه اي مشابه با مشكل كودك اين سؤالات از كودكان پرسيده شد «شما فكر مي كنيد كه بعدار چه اتفاقي بيفتد؟» بنابراين كودك را به كشف راهحل ممكن با ارائه سؤالات مناسب ،تشويق شدند.
در جل
سه سوم قصهاي با محوريت روش-هاي مختلف درمان و توانمندي در حل مشكلات براي كودكان تعريف شد. درجلسه چهارم ابتدا درباره جلسات قبلي از كودكان نظرسنجي شد و اينكه آيا مايل هستند جلسات را ادامه دهند و پ از اعلام آمادگي قصه ديگري برايشان تعريف شد. در جلسه پنجم به جمعبندي مطالب گفته شده و مرور آنها پرداخته شده و از كودكان خواسته شد قصهاي در مورد فردي كه داراي مشكلي مشابه است و نحوه برخورد وي با مشكلش را به عنوان تكليف، بيان كنند. در جلسه ششم تكاليف جلسه گذشته مرور شد. در ادامه قصهاي با محوريت شناسايي مشكل و شناسايي مراحل برنامه ريزي جهت رفع مشكل براي كودكان تعريف شد.
در جلسه هفتم قصهاي به منظور ادامه دادن موضوع جلسه گذشته؛ با محوريت شناسايي مشكل و مراحل برنامه ريزي براي كودكان تعريف شد. در جلسه هشتم و نهم نيز قصههايي با محوريت هدفمندي و حل مشكلات با روش هاي مختلف بيان شد و همچنين يادآور شديم كه جلسه بعدي آخرين جلسه درماني ما خواهد بود و در جلسه دهم به ارزيابي جلسات گذشته با همراهي كودكان پرداخته شده و ضمن تقدير و تشكر از كودكان به خاطر همكاريشان با درمانگر هديه كوچكي كه شامل يك كتا قصه و دفتر نقاشي بود برايشان اهدا شد .
قصهها نيز عبارت بودند از بچه اردك زشت، مراقبت از سگ كوچولو، مورچه بي دقت، كي از همه قويتره، يك روز باراني، درخت آرزو ،۹۸ قصههاي خو براي بچههاي خو و…. سپ همانگونه كه قبل از اجرا ميزان مصرفي داروي مسكن يادداشت شده بود پ از اجراي قصه نيز ميزان داروي مصرفي هم براي هر دو گروه يادداشت شد. با توجه به اينكه اين كودكان پ از انجام آزمايشات لازم مثل نمونهگيري از مغز استخوان از بيمارستان مرخص شده و ادامه درمان به صورت سرپايي در منزل انجام ميگرفت ،
بنابراين تلاش بر اين شد از طول مدت كوتاه درمان به نحو احسن استفاده شود و جهت جلوگيري از افت آزمودني و با راهنمايي پزشكان اين كودكان جلسات ۱۲ روزه برگزار گرديد. پ از جمعآوري داده ها، آنها با بهره گرفتن از روش تحليل كواريان مورد تجزيه و تحليل قرار
جدول ۷٫ آمارههاي توصيفي متغيرها در گروه هاي مطالعه
انحراف استاندارد ميانگين گروه ها مرحله
۷/۶۶ ۳۲/۳۳ آزمايش پيش آزمون
۴/۱۶ ۰۷/۳۳ كنترل
۰/۰۳ ۱۷/۲۲ آزمايش پس آزمون
۶/۰۰ ۳۷/۶۶ كنترل
گرفتند كه براي اين منظور از نرمافزار SPSS نسخه هفدهم استفاده گرديد.
يافتهها
آمارههاي توصيفي گروه ها در جدول ۱ درج شده است.
بــراي بررســي اثربخشــي قصــه گــويي بــر كـــاهش درد از تحليـــل كواريـــان اســـتفاده گرديــد. البتــه قبــل از آن پــيش فــرض هــاي تحليل كواريـان بررسـي شـد كـه نتـاي آن در زير آمده است.
الــف( همگنــي شــيب خــط رگرســيون: در
جـدول ۰ نتـاي تحليـل همگنـي شـيب خـط ۸۹ رگرســيون بــه عنــوان پــيشفــرض تحليــل كواريــان آورده شــده اســت. براســاس نتــاي منـدرج ،F بـه دسـت آمـده بـراي متقابـل پـيش آزمــون* گــروه در ســطح ۲۰/۲< P معنــادار نبــوده و بنــابراين فرضــيه همگنــي رگرســيوني پذيرفته ميشود.
ب( مفروضــه همســاني واريــانسهــا: در جــدول ۳ نتيجــه آزمــون لــون جهــت بررســي همساني واريان ها آورده شده است .
سطح معناداري F ميانگين مجذورات درجه آزادي مجموع مجذورات منبع تغييرات
۲/۰۲۷ ۱/۶۷۰ ۳۰/۹۱۲ ۱ ۳۰/۹۱۲ گروه
۰۷/۷۰۴ ۱ ۰۷/۷۰۴ روز
۲/۴۰۰ ۲/۶۶۶ ۱۰/۴۷۴ ۱ ۱۰/۴۷۴ گروه * روز
۰۳/۰۳۲ ۰۶ ۶۲۳/۹۰۱ خطا
۳۲ ۰۶۰۰۲/۲۲۲ كل
جدول۳٫ نتاي همگني شيب خط رگرسيوني به عنوان پيشفرض تحليل كواريان تأثير قصه درماني بر درد
جدول ۲٫ نتيجه آزمون لوين جهت بررسي همساني واريان گروه ها در ميزان درد
سطح معناداري درجه آزادي۳ درجه آزادي ۷ مقدارF
۲/۲۲۷ ۰۰ ۱ ۰/۳۹۲
توجه به اينكه يكي از مفروضههاي تحليل كواريان بر قرار است مجاز به استفاده از اين آزمون هستيم. )ميلر و چاپمن ،۰۲۲۱(
براساس نتاي مندرج در جدول بالا مشاهده ميشود كه همساني واريان دو گروه در متغير ميزان درد در سطح /۲P< معنادار بوده و بنابراين اين پيشفرض رعايت نشده است، اما با
جدول ۴٫ نتاي تحليل كواريان تأثير قصهگويي بر ميزان مصرف دارو
سطح معناداري مقدار F ميانگين مجذورات درجه آزادي مجموع مجذورات منبع تغييرات
۲/۴۴۳ ۲/۶۲۰ ۱۳/۰۷۰ ۱ ۱۳/۰۷۰ روز
۲/۲۲۲ ۱۳۰/۶۹۷ ۳۱۱۳/۰۷۰ ۱ ۳۱۱۳/۰۷۰ گروه
۰۰/۹۴۳ ۰۷ ۶۱۹/۴۰۶ خطا
۳۲ ۰۶۰۰۲/۲۲۲ كل
در جـــدول ۴ نتـــاي تحليـــل كواريـــان آورده شده است. با توجـه بـه نتـاي منـدرج در
۲۷ ،F=135.697 DF=1( ايـــن جـــدول
P<0/000( نشـان داده مـيشـود بـا حـذف اثـر پيشآزمون، تفـاوت گـروه هـا در پـ آزمـون در سطح معناداري ۲۲۱/۲< P معنادار است.
بحث و نتيجهگيري
هـدف ايـن پـشوهش بررسـي اثربخشـي قصـه -گويي بر كـاهش درد كودكـان بـود و بـا بررسـي اين امـر فرضـيه مـورد پـشوهش ايـن تحقيـق كـه بين قصـه گـويي و كـاهش درد رابطـه معنـي داري وجــود دارد تأييــد شــد. هــر چنــد محقــق بــه تحقيـق كـاملار همسـو بـا تحقيـق خـود دسـت
نيافـت امـا نتيجـه تحقيـق همسـو بـا تحقيقـات چنــد پــشوهش معــدود در ايــران اســت كــه اثربخشــي كــاربرد قصــه گــويي را بــه عنــوان تكنيكي بـراي آمـوزش راهبردهـاي اجتمـاعي بـه كودكــان داراي مشــكلات رفتــاري – عــاطفي ، ۸۷ پرخاشـــگري )ســـيدي ،۱۳۰۰( اخـــتلالهـــاي يـــادگيري )يوســـفي لويـــه و متـــين ،۱۳۰۰( و اخـتلالهـاي رفتـاري بـا توجـه بـه ميـانگين دو گروه در پ آزمون، مـي تـوان نتيجـه گرفـت كـه ميـــزان مصـــرف داروي مســـكن در گـــروه آزمـايش كـه قصـهگـويي دريافـت كـرده بودنـد، كاهش يافتـه اسـت ، در حـالي كـه ايـن ميـزان در گــروه كنتــرل تغييــر چنــداني نداشــته اســت. آشــــــكار )چهارمحــــــالي ،۱۳۰۰( كــــــاهش
ناهيد يوسفپور، عليرضا آقايوسفي
پرخاشـگري )نصـيرزاده وروشـن ،۱۳۰۹( بـه كـار بردنـد. همچنـين نتيجـه ايـن تحقيـق همسـو بـا گفته )جـي، اليـوت، كـاتز و اسـپيگل ، ۱۹۰۷؛ جـي و همكــاران ،۱۹۰۰( و پــشوهش پراســكو) ۰۲۱۲(، پــشوهش فرانكســيز )۰۲۲۰(، و كــاهش تنهــايي كودكـــان آســـيب ديـــده هيجـــاني و تســـهيل ســـلامت روان ايشـــان در پـــشوهش مالكـــا )۰۲۱۲(، ميباشد.
در تبيـين ايـن امـر مـيتـوان بـه ايـن مسـئله اشــاره نمــود، از آنجــايي كــه درد پديـ ـدهاي زيسـتي روانـي و اجتمـاعي مـيباشـد در ايجـاد آن هـر سـه مسـئله مـيتوانـد تأثيرگـذار باشـد و در درمـان هـم هـر سـه مـورد را بايـد مـد نظـر قــرار داد. قصــهگــويي از آنجــايي كــه جــزء روشهــاي روان درمــاني مــيباشــد هماننــد روشهـــاي غيـــر دارويـــي كنتـــرل درد مثـــل انحـراف فكـر، آرامسـازي و تحريكـات پوسـتي باعـث سـازش بيشـتر بـا درد م ـيشـود و درك درد، تــرس و اضــطرا را كــاهش داده و آن را بـراي بيمـار قابـل تحمـل مـينمايـد و احسـاس ۸۳ كنتـرل در فـرد بـه وجـود مـي آورد، ايـن امـر موجـــب راحتـــي بيشـــتر شـــده و خـــوا و اسـتراحت را بهبـود م ـيبخشـد ايـن موافـق بـا اظهـارات اريكسـون )۱۳۰۰( اسـت كـه قصـه را تلقـين شـفابخش مـي دانـد كـه كـاهش اضـطرا كـودك را موجـب مـيشـود بـه گونـهاي كـه از طريــق همســان ســازي بــا شخصــيتهــا يــا موقعيــتهــاي قصــه، او را در كشــف عواطــف خـود و ديگـران يـاري م ـيكنـد. بـا توجـه بـه اهميــت كنتــرل درد در كودكــان بــدون تحميــل
هرگونه عـوارض جـانبي و ايجـاد حـ آرامـش و راحتي در آنهـا بـه نظـر مـي رسـد قصـه گـويي تـأثير بسـزايي در درمـان داشـته باشـد. همچنـين قصـهگـويي موجـب ايجـاد حـ خـوشبينـي
ميشـود )نيـك مـنش و كـاظمي، ۱۳۰۰( كـه ايجـاد ح خوشبينـي نيـز خـود در كنتـرل درد نقـش مــؤثري دارد همچنــين بــا توجــه بــه پــشوهش پراسكو و اثـر قصـه درمـاني شـناختي درمـاني در كـاهش نااميـدي و يـا پـشوهش فرانكسـيز تـأثير قصـه درمـاني در كـاهش تنهـايي كودكـان مـي -تـوان گفـت كـه قصـه درمـاني مـيتوانـد باعـث كــاهش درد نيــز در كودكــان بشــود چــرا كــه كاهش احسـاس تنهـايي و نااميـدي مـي توانـد بـه كودكان كمـك كنـد تـا بهتـر و بيشـتر بتواننـد بـا درد مقابله كننـد . بـ ه عبـارتي از فوايـد ديگـر ايـن روشهـا افـزايش اثـر داروهـاي ضـد درد بـوده كــه در نتيجــه، مقــدار دوز مصــرفي مــورد نيــاز دارو را تقليــل مــي دهنــد. چــرا كــه اســتفاده همزمـان از راهبردهـاي دارويـي و غيـر دارويـي )آمـاده سـازي، خـود – كنترلـي، انحـراف مسـير توجــه، ماســاژ، هيپنــوتيزم، اســتفاده از ضــد دردهــا(، از اصــول كلــي مــديريت درد كودكــان شــناخته شــده انــد. )اســچكتر، ۰۲۲۰؛ بــه نقــل از فرخنيا و همكاران ،۱۳۹۲(
منابع
ادوارد، . سارافينو )۱۳۰۴(. روانشناسي سلامت، ترجمه گروهي از مترجمان زير نظر الهه ميرزايي.
تهران: انتشارات رشد.
اريكسون، ميلتون )۱۳۰۰(. قصه درماني. ترجمه مهدي قرچه داغي. تهران: دايره.
الحاني، فاطمه. اللهياري، ايراندخت )۱۳۰۰(. «بررسي مشكلات پرستاران در بكارگيري روش هاي كاهش درد ناشي از تزريقات در كودكان». مجله بيماريهاي كودكان ايران. دوره شانزدهم. شماره
۰٫ ويشهنامه ۱٫ صص ۱۰۰- ۱۰۳٫
تويسركاني روايي، مهديه؛ يونسي، جلال؛ يوسفي لويه، مجيد) ۱۳۰۷(. «تأثير آموزش مهارتهاي اجتماعي مبتني بر قصه در كاهش نشانه هاي اختلال سلوك كودكان». فصلنامه خانواده .پشوهي سال چهارم. شماره ۱۳٫ ص ۷۶- ۶۳٫
چهارمحالي، فاطمه )۱۳۰۰(. «بررسي اثربخشي قصه-گويي در كاهش اختلالات رفتاري آشكار كودكان پيش دبستاني». پايان نامه كارشناسي ارشد ،دانشگاه علامه طباطبايي. تهران.
سيدي، طاهره )۱۳۰۰(. «كاربرد قصهگويي در درمان
مشكلات رفتاري _عاطفي، پرخاشگري». فصلنامه تعليم و تربيت .استثنايي ش ۰۰ و ۰۳٫ ص ۴۳- ۳۰٫
شارف، ريچارد، اس) .۱۳۹۲(. نظريههاي روان درماني و مشاوره. ترجمه مهرداد فيروزبخت .
مؤسسه خدمات فرهنگي رسا .
فرخنيا، مريم؛ شهيدي، شهريار؛ فتحآبادي، جليل )تابستان ۱۳۹۲(. «بررسي تأثير مداخلات شناختي در كاهش شدت درد، پريشاني و بهبود كيفيت زندگي موقعيتي كودكان مبتلا به سرطان». مجله روانشناسي باليني. سال سوم. شماره ۰ )پياپي
۱۲(. ص ۴۰- ۳۰٫
نازيديزجي، سجاد؛ كشتكار قلاتي، احمدرضا؛ پرويزي، رضا) ۱۳۰۹(. «استفاده از رواييگويي در آموزش معماري». نشريه علمي پشوهشي فناوري .آموزش سال پنجم. جلد ۰٫ شماره ۰٫
ص ۱۳۴- ۱۰۳٫
نصيرزاده، راضيه؛ روشن، رسول )۱۳۰۹(. «تأثير قصه-گويي در كاهش پرخاشگري پسران شش تا هشت
ساله». مجله روانپزشكي و روانشناسي باليني ايران.
سال شانزدهم. شماره ۰٫ ص ۱۰۶- ۱۱۰٫
نيكمنش، زهرا؛ كاظمي، يحيي )۱۳۰۷(. «تأثير الگوي آموزش خوشبيني به روش قصهگويي بر سبك اسناد». فصلنامه علمي و پشوهشي در سلامت
.روانشناختي دوره دوم. شماره سوم. ص۱۳- ۰٫
والي، آناهيتا )۱۳۰۶(. «قصهگويي روشي مؤثر در
آموزش مفاهيم پيچيده پزشكي». مجله ايراني آموزش در علوم پزشكي. شماره ۷٫ ص ۱۶۲- ۱۰۰٫
همايي، رضا؛ كجباف، محمدباقر؛ سيادت، علي
)۱۳۰۰(. «تأثير قصهگويي بر سازگاري كودكان».
مطالعات روانشناختي دانشكده علوم تربيتي و روانشناختي دانشگاه الزهرا. دوره ۰٫ شماره ۰٫
ص ۱۴۹-۱۳۳٫
يثربي، چيستا )۱۳۰۱(. «نقش تربيتي قصههاي شب در روند شكلگيري شخصيت كودك». عشق سوم: مجموعه مقالات تخصصي پيرامون مسائل كودكان و نوجوانان. ج ۳٫ تهران: نشر ناميرا. ص ۰۰- ۷۰٫
يوسفي لويه، معصومه؛ متين، آذر) ۱۳۰۰(. «بررسي قصه درماني بر راهبردهاي رويارويي كودكان با مشكلات يادگيري». پشوهش در حيطه كودكان
.استثنايي ۶ )۰(. ۶۰۰-۶۲۳٫ ۸۲
يوسفيلويه، معصومه؛ دلاور، علي؛ يوسفيلويه، مجيد )۱۳۰۷(. «تأثير قصه درماني در كاهش نشانه هاي اختلال اضطرابي دانشآموزان مضطر پايه چهارم ابتدايي». پشوهش در حيطه كودكان استثنايي. ۰ )۳(. ۰۹۰-۰۰۱٫
يوسفيلويه، مجيد؛ متين، آذر؛ يوسفيلويه، معصومه
)۱۳۰۷(. «قصه درماني و اختلالهاي روان شناختي كودكان». تعليم و تربيت .استثنايي شماره ۰۰-۰۴٫ ص ۰۰-۱۰٫
Schilirò, G.; Di Cataldo, A. (2001). Malka, M. (2010). Lonely children and “Art therapy as support for children adolescent: Self-perception and with leukemia during painful social exclusion and hope. In 1st procedures”. Medical and Pediatric (eds). Springer: New York.
Oncology. 36. 474-480. MC Garth, P.J.; Grain, K.D. (1989).
Fernandez, E. (1986). A Classification “Developmental and psychological system of cognitive coping factor in children’s pain”. Pediatric strategies for pain. Pain. 26. 141- Clime North AM. 36. 823-836.
Bournaki, M-C. (1997). “Correlates of pain- related responses to veni punctures in school-age children”.
Nurse Res. 46 (3). 147-.45
Cronan, K. M.; Wiley, J. F.; Lumbar,
Puncture (2008). “In: King C,
Henretig FM. Textbook of Pediatric Emergency Procedures 2nd ed”. Lippincott Williams & Wilkins Philadelphia. 506-508.
Donna, L.; Wong, Marilyn, J.; Hocken Berry (2003). “Neursing care of Infant and Children”. ed 7. Mosby.
Eiser, C. (1985). The Psychology of childhood illness. New York:
Springer-Verlag.
Favara-Scacco, C.; Smirne, G.; Available: http:proquest.umi.com
Hoken Berry, M. J. (2003). Wong’s nursing care of infants and children. 7th ed. St. Louis, Mosby. 1103-10.
JAY, S. M.; Elliot, C .H.; Ozolins, M.; Olson, R. A. & Pruitt, S. D. (1985).
“Behavioral management of
childerens distress during painful medical procedures”. Behavior Research and Therapy. 23. 513-520.
JAY, S. M.; Elliot, C. H.; Katz, & Spigel, S. E. (1987). “Cognitivebehavioral and pharmacologic interventions for childrens distress during painful medical procedures”. Journal of Consulting and Clinical Psycology. 55. 860-865.
and Marshal College.
Frank Lang porter; Cynthia, M.; Wolf, Jennifer Gold; David Lot Soff & J. Philip Miller (1999). “PAIN AND pain Management in Newborn Infants: A Survey of Physicians and Nurses”. Pain: pp: 626-632.
Heffner, M. (2003). “Experimental support for the use of storytelling to guide behavior. The effect of storytelling on multiple and mixed ratio (FR) differential reinforcement of low rate (DRL) schedule responding”. Unpublished Doctoral dissertation, West Virginia
University, West Virginia [On-Line]. emotional disability. Unpublished Doctoral Dissertation, Carlson Albizu University, Maryland [OnLine]. Available: http:proudest.umi.
com/pqdweb. Pqdweb.
Peterson, S.; Bull, C.; Propst, O. & Dettinger, S. (2005). “Narrative Therapy to Prevent Illness-Related Stress Disorder”. Journal of
Counseling and Development. 83
(۱). ۴۱-۴۹٫
Prasko, J. (2010). “Narrative cognitive behavior therapy psychosis”. Journal of Activitas Nervosa
Superior Redivivva. 52 (2).135-.641
Rahill, S. A. (2002). A comparison or the effectiveness or story-based and 84
.۱۵۱ Miller, G. A. & Chapman, J. P. (2001).
Francios, E. D. (2008). Children “Misunderstanding analysis of conceptions and hopefulness and covariance”. Journal of Abnormal hopelessness. An un-published Psychology. 110 (1). 40- 48. thesis for Master of Psychology, Peer relationship skills of children with Department of Psychology, Franklin
ناهيد يوسفپور، عليرضا آقايوسفي
Society for the Arts in Healthcare.
Strong, J. (2002). “UnrahAL. Pain: a textbook for therapists”. EdinBurg: Churchil Livingstone. P.100.
Turk, D. C.; Rudy, T. E. (1987). “Towards a comprehensive assessment of chronic pain patients”. Behav Res Ther. 25 (4). 237-249.
Wiener, L. S.; Hersh, S. P.; Kazak, A.
N. (2006). “sychiatric and
Psychological Support for the child and Family”. In; Pizzo P. A.; Poplack DG. Principles and Practice of Pediatric Oncology 5th ed. Lippincott Williams & Wilkins U.S.A. 1415-1424
Williams, C. J. (1990). Cancer biology and management: An introduction. New York: Wiley.
skill- based social competence programs on the development of social problem solving .
Renee, C.B.; Manowrren, Linda, S.; Hynan (March –April 2003). “Clinical Validation of FLACC: Preverbal Patient Pain Scale”. Pediatric Nursing. Vol. 29. No. 2.
Ridenour, A. (1998). “Creativity and the arts in health care settings”. JAMA. 279 (5). 399-400.
Shechtman, Z. (1999). “Biblio therapy: An indirect approach to treatment of childhood aggression”. Child Psychiatry and Human
Development. 30. 53-39.
State of the Field Committee (2)900. State of the Field Report: Arts in Healthcare 2009. Washington, DC:
۸۹